موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2022
08
31
بررسی محوطه تاریخی سرمشهد استان فارس در متون تاریخی و آثار جغرافی نویسان اسلامی با تاکید بر شواهد باستان شناسی و هنری
7
24
FA
علیرضا
ابوالاحرار
0000-0001-7279-8865
دانشجو دکتری باستان شناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
alireza.abolahrar@gmail.com
محمدرضا
سعیدی
0000-0003-3103-8311
دانشیار پژوهشی، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی سمت، تهران، ایران.
saeedi@samt.ac.ir
رضا
شعبانی صمغ آبادی
0000-0001-7514-4808
استاد گروه تاریخ، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
shabanisamghabadi@gmail.com
10.22034/ias.2021.264552.1487
روستای سرمشهد در دهستان دادین از بخش «جره بالاده» شهرستان کازرون و در 30 کیلومتری غرب شهر بالاده قرار گرفته است. در این روستا یک محوطه تاریخی واقع است. محوطه تاریخی سرمشهد یکی از بزرگترین مناطقی است که آثار دوره ساسانی تا سده 7 هجری قمری در آن قابل مشاهده است. این محوطه تاریخی در هفت کیلومتری روستای سرمشهد در دشتی هموار و در میان دو رشته کوه جا گرفته است. جغرافی نویسان اسلامی در آثار خود این محوطه را دشت «بارین» و «غندجان» نامیده اند. نخستین بار، طبری (224-310 ه.ق) دشت بارین را در «اردشیرخوره» معرفی می کند و پیشینه آن را به زمان ساسانیان نسبت می دهد. برخی از این منابع «غندجان» را در کوره اردشیرخوره و برخی دیگر در کوره «شاپور خوره» و وابسته به منطقه «جره» دانسته اند. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای و مشاهدات میدانی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است بررسی نام جای غندجان و دشت بارین در متون جغرافی نویسان اسلامی و انطباق آن با محوطه تاریخی سرمشهد، دادههای ارزشمندی در رابطه با، پراکندگی جمعیت، چگونگی راه های ارتباطی و بازرگانی، مناسبات اجتماعی و مراکز صنعتی و تولیدی، در اختیار ما قرار می دهد. روش انتخاب شده در این پژوهش بر پایه بررسی جغرافیای تاریخی و مطالعۀ شواهد باستان شناسی و هنری در مورد دشت بارین و غندجان و بازدید منطقه ای است. با توجه به این پژوهش، از سده سوم تا سده نهم هجری قمری، 10 جغرافینویس اسلامی از شهر غندیجان و دشت بارین در آثار خود نام برده اند و دانستنیهای فراوانی دربارۀ حدود شهر، منابع آب و مسافت این شهر تا منزلگاههای پیرامون ارائه می دهند. با نگرش به این توصیفات، غندجان متون اسلامی با محوطه تاریخی سر مشهد در استان فارس همخوانی دارد.<br /> <br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. بررسی تغییــرات در جغرافیای اداری غندجــان در قالب کوره های اردشیرخوره و شاپورخوره با مطالعۀ منابع جغرافی نویسان اسلامی.<br />2. بررسی محوطه تاریخی و جغرافیایی سرمشهد.<br /><br /><strong>سؤالات پژوهــش:</strong><br />1. چه عللی در نامشخص بودن پیشینه تاریخی و جغرافیایی محوطه تاریخی سرمشهد نقش داشته است؟<br />2. چه عواملی در توسعه و گسترش شهر غندجان نقش داشته است؟
سرمشهد,جغرافینویسان اسلامی,دشت بارین,غندجان
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_132158.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_132158_480533270b4168aa480974c6885e8eeb.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2000
01
01
آرای فقهی و حقوقی امام خمینی (ره) درمورد تهاتر و تفاوت آن با تقاص و ضمان (با تاکید بر عرضه و فروش آثار هنری)
25
37
FA
علی جان
سکندری
0000-0003-3720-0842
دانشجوی دکتری، گروه فقه و حقوق و اندیشه امام خمینی، دانشکده علوم انسانی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران.
sekandari_ali@yahoo.com
حسین
احمری
0000-0002-8789-5390
دکتری تخصصی، دانشیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشکده علوم انسانی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران.
hosein.ahmari@vatanmail.ir
مصطفی
رجائی پور
0000-0002-7183-8332
دکتری تخصصی، استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشکده علوم انسانی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران.
mostafarajae@yahoo.com
10.22034/ias.2021.282075.1592
در فقه امامیه تهاتر از اسباب تسلط بر مال غیر و شبیه به شفعه دانسته اند. برخی، آن را از اسباب سقوط تعهدات و برخی دیگر آن را بیع دانسته و احکامش را ملحق به احکام بیع دین به دین و ضمان می دانند. هر چند برخی استعمال تهاتر به جای مقاصه را صحیح دانسته اند، از این جهت که هرگاه شرایط تهاتر موجود باشد هر یک از دو دین، یکدیگر را نفی کرده و ساقط می شوند. نظر امام خمینی(ره) هم بر این استوار است که تهاتر یکی از اسباب سقوط تعهد است و از زمره ضمان بشمار نمی رود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیل است که گردآوری اطلاعات از طریق مطالعه کتب، مقالات، نشریات، سایت های معتبر حقوقی در منابع اصلی و فرعی بوده است. یافته های تحقیق بیانگر این است که به دلیل عدم اختلاف ماهیت بین تهاترهای قراردادی، قضایی و ایقاعی در نهایت همه آنها به تهاتر قهری برگشت می کنند. نتیجه نهایی پژوهش بیانگر این می باشد که فقها در تعابیر خود تهاتر را غالباً به قهری متصف کرده اند. بنابراین، از دیدگاه امام خمینی(ره) نیز تهاتر قهری بوده و در عرضع آثار و محصولات هنری نیز این فعل عنلیاتی می شود و در نهایت بین تهاتر و تقاص اختلاف است.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. بررسی نظریات فقیهان و حقوقدانان با تأکید بر دیدگاه امام خمینی (ره) درخصوص مسئله تهاتر با تأکید بر عرضه و فروش آثار هنری.<br />2. ایجاد بصیرت و آگاهی و تنویر افکار عمومی و نیز با هدف بررسی نظریات فقها و حقوقدانان در مورد تهاتر به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات.<br /><br /><strong>سؤالات پژوهش</strong>:<br />1. حقیقت تهاتر و انواع آن از دیدگاه فقه و حقوق با تأکید بر نظر امام خمینی (ره) چگونه تحلیل میشود؟<br />2. نظریات فقیهان و حقوقدانان با تأکید به خصوص دیدگاه امام خمینی (ره) درباره تهاتر چه تأثیری بر عرضه و فروش آثار هنری دارد؟
تهاتر,تقاص,فقه و حقوق,امام خمینی(ره),آثار هنری
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_133024.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_133024_0b6d8ff4d2334aaf4e895a9ba93e59cf.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2021
05
22
واکاوی نقوش سنتی در صورت بندی منبت معاصر تهران
38
54
FA
مهدی
امرائی
دانشجوی دکتری، گروه تاریخ تطبیقی و تحلیلی هنر اسلامی، دانشکده هنر، دانشگاه شاهد، تهران، ایران.
asare1389@gmail.com
مرتضی
افشار
0000-0002-6239-328X
دکتری تخصصی، استادیار گروه هنر، دانشکده هنر، دانشگاه شاهد، تهران، ایران.
m-afshari700@yahoo.com
خشایار
قاضی زاده
0000-0002-0881-1671
دکتری تخصصی، استادیار گروه هنر، دانشکده هنر، دانشگاه شاهد، تهران، ایران.
khashayarghazizadeh@yahoo.com
10.22034/ias.2020.236323.1275
هنر منبت از آغاز پیدایش در ایران تا عصر حاضر تحولاتی را پشت سر گذاشته است. همنشینی در هنر منبت از چند منظر قابل بررسی است؛ نخست همنشینی این هنر با ذات مواد اولیه آن است که به واسطه ویژگی این مواد شکل و فرم متفاوت به خود میگیرد. دوم، نقش همنشینی هنرهای چوبی بهعنوان هنر مکمل بر هنر منبت از منظر تکنیک و فن است، اما مهمترین این، همنشینیها، تأثیر نقوش سنتی بر هنر منبت از منظر طرح و نقش و تحولاتی است که در حوزه منبت معاصر رخ میدهد و تاکنون بهطور جامع و هدفمند مورد بررسی و مطالعه قرار نگرفته است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که این همنشینیها همواره با نوآوری و تحولاتی شگرف در هنر منبت معاصر همراه بوده است و این پژوهش با تمرکز بر واکاوی نقوش سنتی در منبت معاصر در پی دستیابی به تحولات ایجاد شده بر بستر هنر منبت با تکیه بر آثار تهران معاصر است؛ به گونهای که بتوان به تأثیر نقوش سنتی در دستیابی به صورتبندیهای فاخر دست یافت. قدر مسلم این که هنر منبت با توجه به نیاز ذاتی به نقش و طرح همواره در طول تاریخ از تلفیق نقوش و طرحهای زیبا و قابل اجرا در هر دوره، بهره گرفته و در دوره معاصر با تحولات هنری در تهران و حضور هنرمندان شاخص در پایتخت این هنر نیز با نوآوری و صورتبندیهای نو، ارزشمند و فاخری جلوه گری نموده است که در طول تاریخ منبت ایران کم سابقه است.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. بررسی نقوش سنتی در هنر منبت ایران.<br />2. آشنایی به تأثیرات گسترده نقوش بر منبت معاصر ایران.<br /><br /><strong>سؤالات پژوهش:</strong><br />1. نقوش سنتی در صورتبندی آثار فاخر منبت معاصر چه نقشی دارند؟<br />2. بسترهای بهکارگیری نقوش سنتی در منبت معاصر چگونه شکل گرفته است؟
نقوش سنتی,همنشینی,هنر منبت,تهران,دوره معاصر
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127463.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127463_505e3cae9f564d3ad40daa0c835e308b.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2021
05
22
نمودهای کسب حکمت و دانش در کلیله و دمنه مصور تیموری با تأکید بر سرمایههای فرهنگی تجسّم یافته
55
73
FA
وحید
امیری یاسی کند
دانشجوی دکتری، دانشکده علوم انسانی، زبان و ادبیات فارسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
vahidamiriyasi@gmail.com
علی
دهقان
0000000318022825
دکتری تخصصی، دانشکده علوم انسانی، دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
a_dehghan@iaut.ac.ir
حمیدرضا
فرضی
0000000310877976
دکتری تخصصی، دانشکده علوم انسانی، دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
farzi@iaut.ac.ir
10.22034/ias.2020.222663.1207
سرمایه فرهنگی مجسّم به صورت مهارت و خصایل دیرپای فکری و جسمی و جزو دانایی و توانایی افراد است. تمایلات و گرایش های فرهنگی، یکی از فاکتورهای اصلی در سنجش میزان سرمایه های فرهنگی تجسّم یافته میباشد. کتاب کلیله و دمنه که خود یکی از مهمترین سرمایه های فرهنگی عینیّت یافته شمرده می شود، گنجینة غنی از سرمایه های فرهنگی مجسّم است. چنانکه جزو ماندگارترین آثار عینی میراث فرهنگی مکتوب در بین ملل هند و ایران و عرب و بلکه ادبیات جهان شمرده می شود. در پژوهش حاضر، براساس رویکرد نظری سرمایة فرهنگی پیر بوردیو، به بررسی عمده ترین گرایش فرهنگی مندرج در این کتاب پرداخته شده است. به لحاظ روش شناسی، گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای بوده، شیوه بررسی آن از نوع مطالعات کیفی و تحلیل محتواست. یافته های بررسی نشان می دهد که شاخصه گرایش به کسب حکمت و دانش در کلیله و دمنه از برجستگی خاصی برخوردار است. تعامل رای هند و بیدپای برهمن در باب مسائل گوناگونِ فرهنگی که با هدف گسترش حکمت و تعمیم دانشِ موضوعات مطروحه به انجام می رسد، یکی از بهترین جلوه های متجسّم سرمایه های فرهنگی است. جستجوی معرفت و شیفتگی انوشیروان پادشاه فرهیخته ساسانی به دانش، جستجوی حکمت به وسیله برزویه و ابن مقفع، که گاهی موجِّد حرکت های مهم علمی و فرهنگی در عصر خویش بوده اند؛ علاقة مفرط امیر نصر بن احمد سامانی، بهرام شاه غزنوی و ابوجعفر منصور بن عباس (پایه گذار خلافت عباسی) و برخی دیگر از امراء و علماء، به علم و فرهنگ، نمودهای سرمایه فرهنگی هستند که در کلیله و دمنه تجسّم یافته اند. <br /><br /><strong>اهداف تحقیق:</strong><br />1. بررسی ترجیهات فرهنگی اشخاص و رجال مطرح در کلیله و دمنه.<br />2. تبیین نمودهای سرمایه فرهنگی تجسم یافته در کلیله و دمنه ذیل مؤلفه گرایش به کسب حکمت و دانش.<br /><br /><strong>سوالات تحقیق:</strong><br />1. ترجیهات فرهنگی اشخاص و رجال مطرح در کلیله و دمنه حول چه مؤلفه هایی شکل گرفته است؟<br />2. نمودهای سرمایه فرهنگی تجسم یافته در کلیله و دمنه از منظر علاقه به کسب حکمت و دانش چگونه است؟
کلیله و دمنه مصور تیموری,سرمایه های فرهنگی,سرمایه تجسّمیافته,حکمت و دانش
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127484.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127484_dea3eef65cfeddcafa22a2d500304fde.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2021
05
22
بازشناسی هویت خانههای سنتی ایرانی با تکیه بر عناصر کالبدی، اجتماعی و فرهنگی هویت ساز
74
91
FA
صادق
آهویی
دانشجوی دکتری، گروه معماری و شهرسازی، دانشکده معماری، واحد یاسوج، دانشگاه آزاد اسلامی، یاسوج، ایران.
ahuey.1364@gmail.com
یداله
احمدی دیسفانی
0000-0002-7916-1282
دکتری تخصصی، گروه هنر و معماری، دانشکده معماری، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران.
yahmadi@riau.ac.ir
حسین
کلانتری خلیل آباد
دکتری تخصصی، دانشیار پژوهشکده فرهنگ، دانشکده هنر و معماری، سازمان جهاد دانشگاهی، تهران، ایران.
h_kalantari@acecr.ac.ir
10.22034/ias.2020.219851.1190
علی رغم توسعه و پیشرفت های حاصله در امر مسکن سازیِ معاصر، این مهم در ایرانِ کنونی همچنان دارای مشکلات و ضعف های بنیادین می باشد. یکی از مهمترین دلایل آن، بی توجهی به ساختارهای هویتی معماری مسکونی ایران در دوره های پیشین می باشد که به نوعی با هویت انسانِ ایرانی نیز گره خورده است. شاید بازگشت و رجوع دوباره به اصول بنیادین خانه سازی ایرانی و شناخت و بکارگیری صحیح مبانی ساخت آن ها، راهکار و راه حل اصلی رهایی از مشکلاتی باشد که گریبانگیر مسکنِ معاصر ایران شده است. چرا که خانه های سنتی در همه ی زمان ها و دوره های تاریخی به بهترین نحو ممکن پاسخگوی نیازهای ساکنان و کاربران خود بوده اند. با عنایت به این موضوع که یکی از راهکارهای شناسایی ساختارهای هویتی خانه های سنتی ایرانی، بررسی عناصر هویت ساز در معماری آن هاست. این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی، و مطالعه منابع کتابخانه ای و اسنادی متعدد، و تحلیل محتوایی آن ها، توانسته است شاخص ها و زیرشاخص های مربوط به این عوامل را شناسایی و استخراج نماید. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که با شناخت صحیح عناصر و شاخصه های هویت ساز معماری خانه های سنتی ایرانی و بکارگیری بهینه و اصولی آن ها در خانه سازی معاصر می توان مشکلات فعلی کاربران این فضاهای زیستی را تا اندازه ی قابل توجهی مرتفع نمود. البته این بدان معنی نیست که این عوامل و عناصر را در معماری مسکونی معاصر به همان شکلی که در گذشته استفاده می شده به کار گرفت، بلکه لازم است آن ها را با معماری جدید مسکونی، هماهنگ و منطبق ساخت.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. بازشناسی هویت خانه های سنتی ایرانی.<br />2. آشنایی با عناصر کالبدی، فرهنگی و اجتماعی هویت ساز در خانه های ایرانی.<br /><br /><strong>سؤالات پژوهش:</strong><br />1. خانه های سنتی ایرانی دارای چه شاخصه هایی است؟<br />2. چگونه می توان از الگوی خانه های سنتی ایرانی در عصر حاضر استفاده کرد؟
خانه سنتی,معماری ایرانی,هویت,عناصر هویت ساز
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127489.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127489_fcd55479d1420c6b83c511af66ebd550.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2021
05
22
بررسی جایگاه گفتمان چپ بر راهبرد سنتی در حوزه های هنری
92
102
FA
حمیرا
برنایی مجد
دانشجوی دکتری علوم سیاسی، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران.
h.bornaee@gmail.com
علی اکبر
امینی
0000-0002-2528-3620
استادیار گروه علوم سیاسی، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
aliakbrmin@ymail.com
عبدالرسول
حسنی فر
0000-0002-9089-9624
دانشیار گروه علوم سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران.
hasanifar@lihu.usb.ac.ir
10.22034/ias.2020.220646.1196
حوزه های هنری به عنوان مراکز تمرکز فعالیت های هنری در دوره معاصر تبدیل به یکی از نهادهای مهم در انتشار تحولات ایدئولوژیک شدند. در این میان گفتمان چپ در دوره پهلوی تبدیل به یکی از مهمترین گفتمان های حاکم بر فضای سیاسی و اجتماعی جامعه ایران گردید. مسئله ای که می توان اینجا مطرح کرد چگونگی رویکرد گفتمان چپ به حوزه های هنری است. روش تحقیق در پژوهش حاضر براساس هدف پژوهش به روش های بنیادی و کاربردی تقسیم می شود. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی می باشد همچنین با توجه به هدف اصلی پژوهش به لحاظ ارتباط بین متغیرها این پژوهش توصیفی با رویکرد تحلیلی به شمار می آید. به عبارت دیگر، این تحقیق وضع موجود را بررسی می کند و به توصیف منظم و نظام دار وضعیت فعلی آن می پردازد و ویژگی ها و صفات آن را مطالعه و در صورت لزوم تأثیر متغیرها برهم را بررسی می نماید. یافته های پژوهش حاکی از این است که بنیان های نظری و ایدئولوژیک در حوزه های هنری و سیاسی تلاش می کرد، بدینوسیله مشروعیت سیاسی خود را تأمین کند. فعالان سیاسی و اعضای دیوان سالار و افراد وابسته به هیأت حاکم و گفتمان چپ دارای ویژگی ها و خصایصی بودند که بخشی از آن محصول نظام سیاسی بود. به عبارت دیگر، در طبقه حاکم عصر پهلوی نوع خاصی از «فرهنگ سیاسی» وجود داشت که می تواند بخشی از رفتارهای حاکمان و سیاست های حکومت در این مقطع تاریخی را تبیین کند.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. بررسی جایگاه گفتمان چپ بر راهبرد سنتی در حوزه های هنری.<br />2. بررسی وضعیت حوزه های هنری در دوره پهلوی.<br /><br /><strong>سؤالات پژوهش:</strong><br />1. گفتمان چپ دردوره پهلوی چه راهبردی نسبت به حوزه های هنری داشت؟<br />2. حوزه های هنری در دوره پهلوی چه وضعیتی داشتند؟
گفتمان چپ,راهبرد سنتی,حوزه های هنری,دوره پهلوی
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127486.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127486_b6c3a2cbb23a3d8bc401ef03aad27a32.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2021
05
22
بازخوانی معیارهای سرزندگی در مکانهای تاریخی با تاکید بر رهیافت گردشگری میراثی
103
123
FA
آزاده
بیطرف
دانشجوی دکتری، گروه شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
azadehbitaraf1@gmail.com
زهرا سادات
سعیده زرآبادی
0000-0002-3757-2809
دکتری تخصصی، دانشیار گروه شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
z.zarabadi@srbiau.ac.ir
حسین
ذبیحی
0000-0001-6593-9674
دکتری تخصصی، دانشیار گروه شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
h.zabihi@srbiau.ac.ir
10.22034/ias.2020.218517.1180
گردشگری تاریخی به عنوان یکی از ابتدایی ترین گونه های گردشگری در جهان شناخته شده که ریشه در ذات انسان دارد. چرا که انسان همواره علاقمند به شناخت موارد جدیدتر و حتی شناخت بیشتر و دقیق تر گذشته و تاریخ نیاکان خود و سایر انسان ها و جوامع است. متاسفانه این مهم در ایرانِ معاصر، علیرغم آثار و جاذبه های متعدد تاریخی، بسیار کمرنگ تر از سایر کشورهای توسعه یافته می باشد. از راهکارهای توسعه گردشگری میراثی، بازگردندان حیات از دست رفته ی شهری در مکان هایی است که از گذشته برایمان به یادگار مانده اند، که این امر به واسطه ی اعمال و بکارگیری صحیح شاخص های سرزندگی میسر می گردد. در حقیقت پژوهش حاضر، با هدف بازشناسی معیارها و شاخص های سرزندگی در مکان های تاریخی در راستای توسعه سطح گردشگری میراثی انجام پذیرفته است. این تحقیق بر حسب نوع هدف، توسعه ای- کاربردی و شیوه ی مطالعه بر حسب روش و ماهیت، توصیفی ـ تحلیلی می باشد و گردآوری اطلاعات آن بر مبنای مطالعه منابع کتابخانه ای و تحلیل محتوایی آن ها بوده است. پس از تحلیل و بررسی آرای صاحب نظران متاخر در باب مولفه های سرزندگی، شاخصترین معیارهای ارتقادهندهی سرزندگی در عرصه های عمومی شهری و همین طور بافت های تاریخی مشخص گردید که شامل1. حضورپذیری مردم، 2. تنوع و جذابیت، 3. آسایش و آرامش، 4. نفوذپذیری، 5. انعطافپذیری، 6. امنیت، 7. شفافیت، 8. خوانایی، 9. زیبایی، 10. فعالیت پذیر بودن و تنوع، دسترسی، آسایش، ایمنی و امنیت می باشند. با توجه به این که ویژگیهای کالبدی مکان های تاریخی متفاوت از عرصه ها و بافت های تاریخی شهر می باشد، از اینروی از میان کلیه شاخص های مطروحه، 6 شاخص عمده اعم از (1. تنوع و جذابیت، 2. انعطاف پذیری، 3. زیبایی، 4. دسترسی، 5. آسایش 6. امنیت) به عنوان معیارهای ارتقادهندهی سرزندگی در مکانهای تاریخی تبیین گردیدند.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. شناخت معیارهای سرزندگی در بافت های تاریخی.<br />2. بازشناسی امکان توسعه گردشگری میراثی با توجه با شناخت معیارهای سرزندگی.<br /><br /><strong>سؤالات پژوهش:</strong><br />1. بافت های تاریخی دارای چه معیارهایی برای احیاء سرزندگی هستند؟<br />2. چه ارتباطی می توان میان سرزندگی در بافت های تاریخی و گردشگری میراثی ایجاد کرد؟
معیارهای سرزندگی,مکان های تاریخی,گردشگری میراثی
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127490.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127490_a7909aa46a3ceb1f465b9e369dea9983.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2021
05
22
تبیین مولفه و شاخص های اثرگذار مدرنیسم در خانه های اعیانی مشهد در اواخر دوره قاجار
124
136
FA
بهاره
ترکاشون
https://orcid.org/00
دانشجوی دکتری، گروه معماری، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران.
torkashvan.bahareh@gmail.com
خسرو
افضلیان
0000-0002-5197-066X
دکتری تخصصی، گروه معماری، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران.
khosrow.afzallian@gmail.com
خسرو
صحاف
0000-0003-0220-1300
دکتری تخصصی، گروه معماری، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران.
khosro_sahaf@mshdiau.ac.ir
عمید الاسلام
ثقه الاسلامی
0000-0001-8461-6336
دکتری تخصصی، گروه شهرسازی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران.
saghatoleslami@mshdiau.ac.ir
10.22034/ias.2021.248369.1350
پیدایش نوگرایی و ورود تدریجی جریان مدرنیسم به ایران در دوره قاجار بر زوایای مختلف جامعه ایران مؤثر بود. یکی از عرصه هایی که مدرنیسم در آن تأثیرگذار بود، مختصات معماری بود. در این دوره دستاوردهای عصر مدرنیته غرب، هرچه بیشتر وارد کالبد و روح معماری زمانه شهر از جمله ابنیه و عمارت های آن شد. مسئله ای که اینجا مطرح می گردد دامنه و ابعاد تأثیرگذاری مدرنیسم بر معماری خانه های مسکونی در این دوره است. پژوهش حاضر در صدد آن است سعی بر آن تا علاوه بر شناخت وجوه اثرگذار بر معماری بناهای مسکونی اواخر قاجار در شهر مشهد، به اولویت بندی آن ها بپردازد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای- اسنادی و تکمیل پرسشنامه خبرگان می باشد. همچنین از روش دلفی برای تعیین اهمیت به مؤلفه ها و شاخص ها استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از این است که بر اساس تحلیل های صورت گرفته و مؤلفه ها و شاخص های به دست آمده از منابع موجود و نظرسنجی، مدلی با 5 مؤلفه و 20 شاخص تدوین و وزن هر دسته و ترتیب اهمیت شاخص ها تعیین شد. بدین صورت مؤلفه های «پلان»، «عناصر ساختمانی» و «تزئینات» و نیز سه شاخص «محوریت راه پله»، «بالکن» و «بام شیبدار و سنتوری» رتبه های اول تا سوم را کسب نمودند. تأثیرات مدرنسیم به شکل های مختلف در پلان، نما، ورودی ها، فضاهای داخلی و به طور شاخص به عناصر و اجزای معماری دیده میشود.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1.مطالعه و واکاوی تأثیر مدرنیسم بر معماری در دوره قاجار.<br />2.بررسی تأثیر وجوه مدرنیسم بر خانه های اواخر دوران قاجار شهر در مشهد.<br /><br /><strong>سؤالات پژوهش:</strong><br />1.مدرنیسم چه تحولاتی را در معماری دوره قاجار ایجاد کرد؟<br />2.مدرنیسم چه تأثیری بر خانه های اعیان در اواخر دوره قاجار در شهر مشهد داشت؟
مدرنیسم,معماری دوره قاجار,خانههای مسکونی
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_130249.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_130249_494a18b6813a2b8aeea2e3b8310f6357.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2021
05
22
تطبیق اوج و حضیض انسان در قرآن و مثنوی و انعکاس آن در نگارگری صفوی
137
159
FA
علی
حاتمی
دانشجوی دکتری، گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران.
hatami@gmail.com
ملک محمد
فرخزاد
0000-0002-9499-5779
دکتری تخصصی، استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران.
farokhzad31@yahoo.com
عباسعلی
وفائی
دکتری تخصصی، استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران.
vafaee@gmail.com
10.22034/ias.2020.221079.1200
نگارگری یکی از هنرهای زیبا و نمادین در ایران است و بررسی آثار برجای مانده از نگارگری نشاندهنده انتقال مفاهیم مهم فردی و اجتماعی در این آثار است. شعر و ادب فارسی نیز از آثاری است که ارزش مهمی در انتقال مفاهیم مهم انسانی دارد. یکی از اصلی ترین دغدغه های مولانا انسان شناسی است و یکی از کتاب هایی که مولانا از آن بسیار تأثیر پذیرفته قرآن است؛ از موارد تأثیرپذیری از قرآن، انعکاس شخصیت های نیک و بد قرآنی در مثنوی است. این پژوهش به روش «تطبیقی-تحلیلی» انجام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از این است که بسیاری از الگوهای ارائه شده در مثنوی، با الگوهای قرآنی مطابقت دارد؛ بیشتر این الگوها یا انبیای الهی هستند یا اولیای الهی؛ انبیای الهی همچون: آدم، ابراهیم، نوح، داوود، سلیمان، صالح، یونس، موسی، یوسف، عیسی و محمّد(علیهم السلام)، و اولیای الهی مانند: بایزید بسطامی، منصور حلّاج، فضیل عیّاض، شقیق بلخی و ...؛ و برخی مظاهر انسان در حضیض افراد ظالم تاریخ، پادشاهان ستمگر و حاکمان خونریز هستند؛ همچون: قابیل، فرعون، نمرود، قارون، ابوجهل، ابولهب، و حجاج یوسف. مولانا این الگوهای انسانی را به طریق رمز و نماد به کار برده و اغلب از آنها و رویدادهای مربوط به زندگیشان، برداشت های عارفانه نموده است و هدفش این بوده که نشان بدهد هریک از این الگوها، نماد چه فضایل یا رذایل اخلاقی هستند. در نگاره های برجای مانده از دوره صفوی نیز میتوان مضامینی از ارزشمندی انسان را مشاده کرد.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. بررسی سیمای انسان در مثنوی و تطبیق آن با قرآن.<br />2. بررسی اوج و حضیضِ سیمای انسان در نگارگری دوره صفوی.<br /><br /><strong>سؤالات پژوهش:</strong><br />1. اوج و حضیض انسان از دیدگاه مثنوی و قرآن چگونه است؟<br />2. سیمای انسان چه بازتابی در نگارگری دوره صفوی دارد؟
مثنوی,قرآن,انسان,انسان در اوج,انسان در حضیض,نگارگری دوره صفوی
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127485.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127485_5e426a268ebadf37e0c4e538805078f7.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
1400
03
01
تبیین نقش متقابل فرهنگ و هنر در معماری آیینی تکایای مازندران
160
184
FA
مرتضی
حسن پور
0000-0002-1884-5074
دانشجوی دکتری، گروه معماری، دانشکده معماری، واحد نور، دانشگاه پیام نور، نور، ایران.
hassanpoor.morteza1@gmail.com
حسین
سلطان زاده
0000-0003-3974-5205
دکتری تخصصی، استاد گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
hos.soltanzadeh@iauctb.ac.ir
10.22034/ias.2021.270249.1525
ساختارهای موجود در جامعه با یکدیگر در رابطه متقابل هستند. هنر آیینی تبلور عینی فرهنگ، اعتقادات مذهبی و باورهای عامیانه کنشگر اجتماعی است. معماری تکایا، آیینه سنت های پنداری، گفتاری و کرداری هنرمند شیعه در رابطه با "زمان و مکان" مقدس است. معماری آیینی، هنر آمیخته با فرهنگ است، معماری بومی تکایا تجلّی تاریخ، نژاد، هنر، اقلیم، مذهب شیعه، سنت، هویت و فرهنگ مردم مازندران است. واکاوی معیارهای فرهنگ و اهمیت هنر آیینی علاوه بر نمایاندن ارزشهای معماری بومی تکایا، میتواند رهنمودهای طراحی جهت خلق فضایی با کیفیت بیشتر را در اختیار طراحان قرار دهد. پژوهش حاضر با بهره گیری از غنای زیست بوم و جغرافیای فرهنگی مازندران به تأثیر متقابل فرهنگ و هنر آیینی برای روایت مصائب امام حسین(ع)، اهل بیت، یارانش و مناسک عزاداری عاشورا در معماری تکایا پرداخته است. این پژوهش از نوع کیفی است که با روش تاریخی-تفسیری انجام شده و به صورت اسنادی و میدانی به جمعآوری اطلاعات پرداخته و در تحلیل داده ها از روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی بهره برده است. جامعه آماری، پژوهش تعداد 9 تکیه از شهرستان آمل می باشند. نتایج پژوهش گویای آن است که معیارهای فرهنگ (ساختار قدرت، جایگاه اجتماعی، ساختار خویشاوندی، وقف، نذر، سن و جنسیت کاربرفضا) و آیین های بومی مردم مازندران (دیوان، شالیزار، زن شاهی، برف چال واوارون، شیلان) و هنر آیینی که شامل نقاشی آیینی (نگاره های سقانفار)، معماری آیینی(تکایا) و نمایش آیینی (تعزیه) تأثیر متقابلی در احیاء، ماندگاری، سازگاری و ارتقاء همدیگر داشته اند. فرهنگ تأثیر به سزایی در معماری داشته و متقابلاً معماری نیز یکی از عواملی تأثیرگذار بر فرهنگ بوده است.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. بازشناسی هنر آیینی و معیارهای فرهنگ در معماری بومی تکایای مازندران.<br />2. بررسی تأثیر فرهنگ و هنر آیینی در چیدمان عناصر معماری آیینی تکایا.<br /><br /><strong>سوالات پژوهش:</strong><br />1. معیارهای موثر فرهنگ بر معماری تکایای مازندران کدام اند؟<br />2. چه رابطه ای میان فرهنگ و معماری آیینی، نمایش آیینی و نقاشی آیینی وجود دارد؟
فرهنگ,هنر آیینی,معماری بومی,تکایا,مازندران
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_129444.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_129444_5b57ba6991c83fde066aa12a59622e1f.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2021
05
22
موانع معرفتی و حکیمانه کمال در حدیقه الحقیقه سنایی و انعکاس آن در هنر وحیانی
185
203
FA
محمد علی
خالدیان
0000-0002-3873-2860
دکتری تخصصی، استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد گرگان، دانشگاه آزاد اسلامی، گرگان، ایران.
sciencegroup1988@gmail.com
محمد
احمدی لیوانی
0000-0003-3939-9621
دانشجوی دکتری، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد گرگان، دانشگاه آزاد اسلامی، گرگان، ایران.
mohammad.ahmadima354@gmail.com
غلامعلی
زارع
0000-0003-4047-000X
دکتری تخصصی، دانشیار دانشگاه علوم پزشکی گلستان، گرگان، ایران.
zaregholamali@gmail.com
حسنعلی
عباس پور اسفدن
دکتری تخصصی، استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد گرگان، دانشگاه آزاد اسلامی، گرگان، ایران.
abbaspoureesfeden@gmail.com
10.22034/ias.2020.223918.1214
سنائی (545-463ه.ق) اولین شاعری است که تصوف و زهد و عرفان را به صورت جدی وارد شعر فارسی کرد و این مسئله نشان می دهد که مسائل عرفانی در تکوین جهانبینی وی نقش مؤثری داشته است. بازتاب جهانبینی عرفانی سنائی در قالب مباحث توحیدی، ستایش انبیا و اولیاء حق، بیان نکات برجسته زندگی اصحاب و انصار پیامبر(ص) و مشایع بزرگ مبارزه با نفس و مهار نمودن حرص و اعراض از دنیا و ترک خودپرستی، تشویف به سیر و سلوک، تحصیل ایمان، عشق و ... در حدیقه الحقیقه اثر مهم وی نمایان است. پیام و هدف سنائی در این اثر بر محور توحید زهد و عشق استوار است که در پناه شریعت و از طریق درون بینی و ترک ظواهر قابل حصول است. مسئلهای که اینجا می توان مطرح کرد موانع معرفتی در حدیقه الحقیقه سنایی و ماهیت انعکاس آن در هنر وحیانی است. یافته های پژوهش نشان داد که نوع انسان شناختی عرفای اسلامی به ویژه سنایی بر چگونگی اندیشه انسان شناسی او به شدت تأثیرگذار بوده است، بنابراین بررسی مبانی انساننگری و انسانشناسی سنایی کمک شایانی در شناخت انسان آرمانی دارد. انسان آرمانی سنایی که در چارچوب کلام الله و سنت پیامبر اعظم معرفی می گردد، فردی است که حداقل در یکی از زمینه های عرفانی، دینی و اخلاقی به مرحله رشد و تعالی دست پیدا کند و به ویژگیها و مؤلفه های اساسی و مؤثر آن ها آراسته شود. این مسئله در هنر وحیانی به شکل کاربرد آیات قرآنی منعکس شده است.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. واکاوی موانع معرفت و کمال در حدیقه الحقیقه سنایی.<br />2. بررسی بازتاب موانع معرفت و کمال در هنر وحیانی.<br /><br /><strong>سؤالات پژوهش:</strong><br />1. سنایی در حدیقه الحقیقه خود چه مسائلی را به عنوان موانع معرفت و کمال مطرح کرده است؟<br />2. موانع معرفت و کمال برای انسان چه بازتابی در هنر وحیانی داشته است؟
کمال,انسان آرمانی,سنایی,حدیقه الحقیقه,هنر وحیانی
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127482.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127482_861173c298f54a70b1d9756bafaf3159.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2021
05
22
نیروی احساس در آثار هنری معلولین عکاس با تاکید بر فلسفه ی بدن بدون اندام ژیل دلوز (مطالعه ی موردی آثار پیت اکرت و احمد زولکارنیان)
204
222
FA
پدرام
دادفر
0000-0001-6347-5992
دانشجوی دکترای فلسفه هنر، دانشکده هنر و معماری، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران.
pedramdadfar@yahoo.com
حسین
اردلانی
0000-0002-4390-3862
دکتری تخصصی، استادیار گروه فلسفه هنر، دانشکده هنرومعماری، واحدهمدان، دانشگاه آزاداسلامی، همدان، ایران.
h.ardalani@iauh.ac.ir
محمدرضا
شریف زاده
0000-0002-3282-4026
دکتری تحصصی، دانشیار دانشکده هنر، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
moh.sharifzade@iauctb.ac.ir
زهرا گلناز
منطقی فسایی
0000-0001-8419-0072
دکتری تخصصی، استادیار و مدرس دانشکده هنر و معماری، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران.
gmantegh@gmail.com
10.22034/ias.2021.288038.1618
خلق آثار هنری توسط افراد به عوامل مختلفی فردی و اجتماعی بستگی دارد. در این میان با توجه به ارتباط نزدیک آفرینش هنری با توانایی جسمی و روحانی مسائلی در خصوص امکان و چگونگی خلق آثر هنری توسط افراد دارای معلولیت مطرح می گردد. فلسفه ی دلوز مؤید این موضوع است که خلق اثر هنری نیازی به یک سازمانمندی خاص ندارد و برای آفرینش یک عکس هنری نیازی به تکامل جسمانی انسان نیست. می توان بدون یک جسم سازمانمند، دست به خلق اثر هنری زد. فرد معلول می تواند در این دیدگاه با استفاده از صیرورت احساس اثر هنری خلق کند. این پژوهش با روش کیفی و از طریق مطالعات کتابخانهای صورت گرفت. روش مبتنی بر مطالعه بر آثار عکاسی افراد معلولی بوده است که با روش توصیف فلسفه ی بدن بدون اندام احساس را اصلیترین مؤلفهی هنر عکاسی برای انتقال نیروی هنر و آفرینش و تحلیل در عکاسی میدانستهاند. در این پژوهش آثار پیت اکرت و احمد زورکارنیان به عنوان افراد هنرمندی که دارای معلولیت هستند بررسی میگردد. یافته های پژوهش حاکی از این است که معلولین نیز با در نظر داشتن دیدگاه بدن دلوز میتوانند دست به آفرینش هنری از هم گسیخته اما دارای کمال دست بزنند که استوار بر احساس است. با تکیه بر فلسفه ی بدن،<strong> </strong>ناتوانی جسمی مانع از خلق اثر هنری در عکاسی نیست. معلولین با درک مفهوم هستندگی و احساس در هنر می توانند به خلق و آفرینش آثار هنری زنده که از صیرورت برخوردار است، روی بیاورند.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. بررسی امکان حذف ناتوانی جسمی در عکاسی با تکیه بر فلسفه بدن دلوز.<br />2. بازشناسی تأثیر عوامل جسمی و روحی در خلق اثر هنری.<br /><br /><strong>سوالات پژوهش:</strong><br />1. احساس در آثار هنری معلولین عکاس بر طبق فلسفه ی بدن دلوز چه نقشی دارد؟<br />2. چه عوامل جسمی و روحی نزد هنرمند در آفرینش آثار هنری او نقش دارد؟
فلسفهی بدن,دلوز,اثر هنری,احساس,معلولین,عکاسی
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_133453.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_133453_10d0f6763f42b206d8f85454bdb68ccf.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2021
05
22
اصول تطبیقی معماری پایدار بناهای مسکونی بومی در اقلیمهای خشک ایران
223
233
FA
لیلا
زرین
0000-0001-9796-5949
دانشجوی دکتری، گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد امارات، دبی، امارات متحده عربی.
leila.zarrin@yahoo.com
سید مجید
مفیدی شمیرانی
0000-0002-2593-1501
دکتری تخصصی، گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت، تهران، ایران.
s_m_mofidi@iust.ac.ir
منصوره
طاهباز
0000-0003-3765-8407
دکتری تخصصی، گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
m58tahbaz@yahoo.com
10.22034/ias.2021.275648.1551
معماری و ساخت مسکن از گذشته دور یکی از دغدغه های مهم بشر بوده و در عین حال، ارتباط مستقیمی با شرایط آب و هوایی داشته است. مطالعه این الگوی معماری و کمیت و کیفیت آن نقش مهمی در ارتقای معماری پایدار دارد. در پدیده گرم شدن کره زمین و آلودگی شهرها، صدمات جبران ناپذیری به محیط زیست وارد نموده است؛ از این رو توجه به بهره گیری از منابع انرژی فسیلی و محدودیت منابع سوخت های فسیلی با تاکید بر اصول معماری پایدار و بناهای بومی و استفاده از آن جهت مشارکت در حل این بحران ضروری می نماید. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و در دو بخش مبتنی بر سامانه کیفی و روش توصیفی انجام گرفته است. بررسی و تحلیل نمونههای انتخابی اقلیمهای خشک بر اساس سه معیار تناسبات کالبدی، سازماندهی فضایی و معیارهای مرتبط با شرایط محیطی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که معماری بومی در اقلیم های گرم خشک ارتباط تنگاتنگی با شرایط آب و هوایی دارد و با طراحی و اتخاذ مناسبترین رویکردها می توان به معماری پایدار در این مناطق دست یافت.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. تشخیص میزان انطباق معماری بومی با اقلیم مناطق خشک.<br />2. تدوین دستورالعمل مناسب بر اساس ویژگی های معماری بومی مناطق سرد و گرم و خشک.<br /><br /><strong> سوالات:</strong><br />1. معماری مناطق خشک چه تاثیرپذیری از محیط دریافت دارد؟<br />2. چه تشابه و تضادی بین اقلیم گرم و خشک و سرد و خشک وجود دارد؟
اقلیمهای خشک,معماری پایدار,بناهای بومی
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_130688.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_130688_e1223e266e6fafe89e01ee880a32ab97.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2021
05
22
نقش حضرت خدیجه (س) در تبیین انفاق در صدر اسلام و انعکاس آن در عملکرد بانوان ابنیه ساز صفوی
234
251
FA
اسمعیل
سخا
0000-0002-1296-9623
دانشجوی دکترای تخصصی تاریخ اسلام دانشگاه آزاد اسلامی، واحد محلات، محلات، ایران.
sakhaesmaeil@yahoo.com
امیرتیمور
رفیعی
0000-0003-1881-0485
دکتری تخصصی، استادیار تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی، واحد محلات، محلات، ایران.
amirteymour_rafiei@yahoo.com
کیوان
لولوئی
دکتری تخصصی، استادیار تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی، واحد محلات، محلات، ایران.
k.loloie@gmail.com
سید حسن
قریشی کرین
دکتری تخصصی، استادیار تاریخ دانشگاه پیام نور، قم، ایران.
shquorishi@gmail.com
10.22034/ias.2020.237106.1285
شناخت اهمیت انفاق در قرآن و روایات و نقشآفرینی خدیجه (س) در آستانه ظهور اسلام یکی از مسائل مهم در بازشناسی مسئله انفاق در جامعه اسلامی است. زیرا این مسئله به عنوان یکی از رویکردهای مثبت در جامعه اقتصادی در جهان اسلام مطرح بوده است و در ادوار مختلف تاریخ در عملکرد حکومت ها و افراد بازتاب داشته است. این پژوهش با روش کتابخانه ای به شیوه تحلیلی- توصیفی، انجام شده است. خدیجه (س) با انفاق تمامی دارایش درراه گسترش اسلام بدون منت گذاشتن و چشمداشت از دیگران، هنر انفاق کردن و ایثار را در میان زنان ابنیه ساز عصر صفوی به ودیعه گذاشت. یافته های پژوهش حاکی از این است که حضرت خدیجه (س) با حمایت های مادی و معنوی خویش از محمد (ص) نقش مهمی را در تثبیت و گسترش اسلام ایفا نمود. به همین جهت، ایشان از انفاق کننده ترین افراد در زمان خود شناخته شده است. وی خانه و ابنیه خود را وقفِ فقرا، مستمندان نمود و برخی از زنان دوره صفوی نیز به تأسی از ایشان، ابنیهی ارزشمندی را برای منفعت عمومی وقف نمودند. خدیجه (س) بهعنوان اولین زن مسلمان تمام ابنیه وسیع و زیبای خود را با تمام دارایش را درراه خدا بخشید و با این کار مهم توانست هنر انفاق کردن را در به همه زنان در همه عصرها به زیبایی بیاموزد، بنابراین، کار نیک ایشان در تاریخ ماندگار شد. در این پژوهش به چند سؤال از قبیل، هنر خدیجه (س) در انفاق درراه خدا و گسترش اسلام و همچنین تأثیر آن در میان زنان ابنیه ساز دوره صفوی می پردازد.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. بازشناسی مسئله انفاق در رفتار حضرت خدیجه(س).<br />2. بررسی مسئله انفاق و ابینهسازی در عملکرد زنان دوره صفوی.<br /><br /><strong>سؤالات پژوهش:</strong><br />1. رویکرد حضرت خدیجه(س) چه تأثیری بر اهمیت مسئله انفاق در جامعه اسلامی داشت؟<br />2. عملکرد زنان در دوره صفوی در ابینه سازی چگونه بود؟
خدیجه(س),هنر انفاق اموال,صدر اسلام,زنان عصر صفوی
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127458.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127458_823b320daabbee89fce0024bdbef8b2b.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2021
05
22
بررسی وجوه اشتراک و افتراق مضامین به کار رفته در نگارگری صفوی و عثمانی
252
287
FA
مهناز
شایسته فر
0000-0001-9957-1214
دکتری تخصصی، گروه هنر اسلامی، پردیس هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس تهران، ایران.
shayesteh@modares.ac.ir
عرفان
خزایی
0000-0002-1224-3873
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه طراحی صنعتی، پردیس هنر های زیبا، دانشگاه تهران، ایران.
khazaei.erfan@gmail.com
10.22034/ias.2021.129304
هنر نگارگری یکی از جلوهگاه های انگاره های ملی و مذهبی است. هنرمندان مسلمان در سرزمین های مختلف بسیاری از مضامین اخلاقی و مذهبی مشترک را در آثار خود منعکس ساخته اند. در این میان، به علت ارتباطات فرهنگی، مذهبی و حتی جنگ های صورت گرفته میان ملت ها که به تصرف سرزمین ها منجر شده است، آثار نگارگری و تصویرپردازی نسخ مصور صفوی و عثمانی در میان سده های پانزدهم تا هفدهم/ نهم تا یازدهم تأثیرات بسیاری بر یکدیگر داشته است و مضامین مختلفی به صورت مشترک، از جمله مضامین مذهبی، ادبی، عرفانی و تاریخی در نسخ مصور آن ها یافت می شود. لذا، با توجه به ویژگی های نگارگری در دو دوره صفویه و عثمانی، فرضیه این پژوهش را می توان چنین مطرح کرد که با وجود ارتباط فرهنگ ها و تغییرات سیاسی و اجتماعی رایج در هر دو دوره، می توان تأثیرات بارزی را در هنر نگارگری این دو منطقه مشاهده کرد. پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت از نوع تحلیل محتوای کیفی می باشد و روش گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشاندهنده این مطلب است که نقطه تفاوت این نگاره ها در شیوه و سبک و سیاق به تصویر کشیدن آن ها است. از سوی دیگر ویژگی های بصری شاخص در هر کدام از نگاره های صفوی و عثمانی که از فرهنگ و مذهب جامعه آن روزگار تأثیر پذیرفته، منعکس کننده وضعیت فرهنگی و مذهبی آن دوره است لذا دارای تفاوت هایی نیز می باشد.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. بررسی مختصات نگارگری دوره صفوی و عثمانی.<br />2. تحلیل نگاره ها با مضامین مشابه در آثار نگارگری دوره صفوی و عثمانی.<br /><br /><strong>سؤالات پژوهش:</strong><br />1. در آثار نگارگری صفوی و عثمانی چه مضامین و داستان هایی مورد استفاده بوده است؟<br />2. مضامین و داستان های مشترک به چه شیوهای در آثار نگارگری صفوی و عثمانی به تصویر کشیده شده است؟
نگارگری صفوی,نگارگری عثمانی,مضامین مذهبی,مضامین عرفانی و ادبی,مضامین تاریخی
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_129304.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_129304_645319090e6202db01625ea85fcac799.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2021
05
22
تحلیل ساختاری و فکری داستان های دفاع مقدس با نگاهی بر آثار و رمان های حسن بنی عامری در تطبیق با تصاویر جهادی غزوات صدر اسلام
288
302
FA
کیوان
صیدی
0000-0002-2415-1036
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران.
keivan.seidi24@gmail.com
مرتضی
رزاق پور
0000-0002-0624-7659
استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران.
morteza.razaghpoor@yahoo.com
10.22034/ias.2020.245877.1324
داستان های پست مدرنیستی در زمینۀ جنگ دارای ویژگی های خاص خود هستند که آنها را از دیگر داستان ها متمایز می سازد؛ این تمایز هم از نظر فرم است و هم محتوا. هدف از این پژوهش تحلیل و بررسی ساختاری و فکری داستان های دفاع مقدس با نگاهی بر آثار و زمان های حسن بنی عامری می باشد. در بررسی این آثار، دو اثر شاخص او با عنوان های «گنجشک ها بهشت را می فهمند» و «نفس نکش، بخند، بگو سلام» بررسی شد. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است و با تکیه بر داده های کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد نشان که رُمان «گنجشک ها بهشت را میفهمند» دارای مؤلفه های بارز پست مدرنیستی است؛ مؤلفه هایی مانند: شکستن زمان و مکان، ورود شخصیت های داستانی به حیطۀ روایت و جدل با نویسنده، تغییر زاویۀ دید، ویژگی های فراداستانی، به هم ریختن مرز میان واقعیت و خیال و... در بررسی محورهای فکری این رمان، نویسنده مسائلی مانند شجاعت رزمندگان، پایبندی به مقدسات و همچنین توجه به نمادهایی مانند عدد هفت، آب، اسب و ... پرداخته است. رمان« نفس نکش، بخند بگو سلام» نیز دارای خصوصیات و مؤلفه های پست مدرنیسنی است و دارای ویژگی هایی مانند: خطی نبودن روایت، تغییر زاویۀ دید، فراداستان، طنز، ناتمام ماندن جمله، عدم اقتدار مؤلف و شورش شخصیت ها است. در تحلیل فکری این رمان، توجه به دفاع مقدس، نقش بارز زنان، و توجه به نمادها و گاهی توجه به مقدسات مانند آوردن آیات و احادیث بارز است.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. بازشناسی مؤلفه های داستان های دفاع مقدس.<br />2. شناخت ساختاری و مضامین رمان های حسن بنی عامری.<br /><br /><strong>سؤالات پژوهش:</strong><br />1. داستان های حسن بی عامری دارای چه شاخصه هایی هستند؟<br />2. مضامین داستان های حسن بنی عامری چه تشابه ی با تصاویر جهادهای صدر اسلام دارند؟
حسن بنی عامری,پست مدرنیسم,رمان دفاع مقدس
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127443.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127443_616be5087c977cc91aab9a0f5357f5da.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2021
05
22
نقد و بررسی رخدادهای خارق العاده پس از رویداد عاشورا با تکیه بر کتاب روضه الشهدا ء ملاحسین کاشفی
303
318
FA
حجت
عباد عسگری
0000-0002-4372-3765
دانشجوی دکتری گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، ایران.
hojatebadaskari@yahoo.com
اردشیر
اسد بیگی
0000-0003-4198-2787
دکتری تخصصی گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران.
jafar.asadbeigi@gmail.com
محمدحسین
رجبی دوانی
0000-0002-8550-7526
دکتری تخصصی گروه معارف اسلامی، واحد تهران، دانشگاه امام حسین(ع)، تهران، ایران.
m.h.rajabeidavanei@gmail.com
10.22034/ias.2021.271820.1535
قیام امام حسین (ع) یکی از رویدادهای مهم تاریخی در سدهی اول هجری می باشد و تأثیر شگرفی در شکل گیری جنبش های آزادی خواه و عدالت طلب در قلمرو اسلامی داشته است. لذا واقعه ی عاشورا همیشه مورد توجه مؤلفان و نویسندگان در طول سده های گذشته بوده است. یکی از جلوه های رویداد مهم عاشورا، حوادث خارقالعاده ای بود که بعد از شهادت امام حسین( ع ) پیش آمد. کتاب روضه الشهدا از ملاحسین کاشفی یکی از آثاری است که به واقعه عاشورا پرداخته است. او به حوادث نُه گانه و خارق العاده ی طبیعی بعد از عاشورا، در کتاب خود پرداخته است. مسئله ای که اینجا مطرح می گردد میزان صحت و اهمیت این رویدادها است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی با تکیه به منابع کتابخانه ای انجام شده است. در این اثر به بررسی اخبار، اسناد و روایاتی پرداخته شده که نویسنده ی روضه الشهداء به عنوان حوادث خارقالعاده ذکر کرده تا بتواند روایاتی که به طور متواتر گزارش شده اند و همچنین آن دسته از روایاتی که با اهداف خاصی بیان شده اند را مشخص نماید. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که برخی از موارد مندرج در این کتاب، قابل تأیید و اختصاص به شیعیان نداشته و در میان اهل سنت نیز حالت فراگیر دارد و از طرفی برخی از روایاتی که در این کتاب گزارش شده، در منابع تاریخی نیامده و از جعلیاتی است که کاشفی در کتاب خود آورده است.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش: </strong><br />1. بررسی حوادث خارق العاده ی طبیعی بعد از واقعه عاشورا در کتاب روضه الشهداء ملاحسین کاشفی و میزان انطباق آنها با منابع معتبر شیعه و سنی.<br />2. بررسی میزان اهمیت حوادث خارقالعاده کتاب روضه الشهدا در منابع اسلامی.<br /><br /><strong>سوالات پژوهش: </strong><br />1. حوادث خارق العاده طبیعی بعد از عاشورا در کتاب روضه الشهدا از ملاحسین کاشفی تا چد حد با منابع معتبر شیعه و سنتی منطبق است؟<br />2. در منابع اسلامی چه اشارهای به حوادث خارقالعاده طبیعی بعد از واقعه عاشورا شده است؟
عاشورا,روضهالشهدا,ملاحسین کاشفی,حوادث خارقالعاده
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_131514.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_131514_d04d0590df08bba1ab2e5a27b4f82dfe.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2021
05
22
شهرسازی ایلخانی؛ "تجلی گاهِ" اولین فضاهای عمومی بزرگ مقیاس هندسی در شهرهای ایرانی- اسلامی
319
335
FA
مریم
فراهانی
0000-0002-4329-9925
عضو هیات علمی، گروه شهرسازی، دانشکده معماری وشهرسازی، دانشگاه هنر تهران، تهران، ایران.
m.farahani@art.ac.ir
مجتبی
رفیعیان
0000-0001-7371-7617
عضو هیئت علمی، گروه شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
rafiei_m@modares.ac.ir
10.22034/ias.2021.131665
دوره ایلخانی در شهرسازی ایران-اسلامی را میتوان به عنوان یک دوره گذار از سبک رازی به سبک اصفهانی دانست. اهمیت این دوره در شهرسازی ایران به آن دلیل است که از یک سو به دنبال وضعیت خاص پیش آمده بعد از حمله ویرانگر مغول، سیر تکاملی شهرسازی ایران را حفظ کرده و از سوی دیگر زمینه و بستر لازم برای شکل گیری سبک اصفهانی در دوره صفویان(1135-907ه.ق) را فراهم آورد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که شهرسازی و معماری ایلخانی به دنبال ایجاد شکوه هر چه بیشتر است. ایوان های بلند، ارتفاع بیشتر گنبدها و دهانه ها، فضاهای بزرگ و طویل، اندازههای دقیقتر و متناسبتر در معماری، در میدان وسیع مجموعه های شهری، در غالب شکلی کامل، تبلور شهرسازانه می یابد. در حقیقت، شکل کاملاً هندسی فضاهای شهری بزرگ مقیاس در شهرسازی ایلخانی، اختلاف چشمگیری با حیاط مجموعه های شهری قبل از آن و میدان های اندام وار درون بافت های شهری دارد. ویرانی ساختارهای اجتماعی- اقتصادی- کالبدی شهرها توسط مغول در آغاز سده هفتم هجری شمسی، منجر به ابداع مجدد مفهوم میدان در ساختار متعالیتری در انتهای همین سده گردید. ساختاری هندسی و بزرگ مقیاس که با قدرت در شهرسازی دوره صفوی، جهانی شد.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. بازشناسی سبک های فضاهای عمومی در کرونولوژی سبکهای معماری-شهرسازی در ایران.<br />2. بررسی ویژگی های فضاهای عمومی در شهرسازی دوره ایلخانی.<br /><br /><strong>سؤالات پژوهش:</strong><br />1. در معماری و شهرسازی در تاریخ ایران چه سبک هایی در ایجاد فضاهای عمومی وجود داشته است؟<br />2. فضاهای عمومی در شهرسازی دوره ایلخانان دارای چه ویژگی هایی است؟
معماری و شهرسازی,شهرهای ایرانی-اسلامی,فضاهای عمومی هندسی,دوره ایلخانی
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_131665.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_131665_acef2cae99f1948e6e98476336620ed3.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2021
05
22
نظام نمادین یاوردهی در فرهنگ روستاهای استان گیلان با تاکید بر موزه میراث روستایی
336
356
FA
عبدالرضا
فرقان
0000-0002-4210-5033
دانشجوی دکتری گروه جامعه شناسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان، ایران.
reza.forghan99@gmail.com
اسماعیل
جهانبخش
0000-0002-7128-0850
دکتری تخصصی گروه جامعه شناسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان، ایران.
esjahan@yahoo.com
اصغر
محمدی
0002-0022-8941-9654
استادیار جامعه شناسی، واحددهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان، ایران.
asghar.mo.de@gmail.com
10.22034/ias.2020.253807.1411
یاوردهی یا همیاری جزء خرده فرهنگ های کشور بوده و چون در حیطه مقوله فرهنگ جای می گیرد از اهمیت به سزایی برخوردار است. این فرهنگ در مناطق روستایی بیشر به چشم می خورد. از آنجا که هنوز در بسیاری از روستاهای کشور این نظام نمادین وجود دارد. لذا بررسی دقیق آن راه گشای تقویت این خرده فرهنگ است. موزه میراث روستایی استان گیلان یکی از موزه های طبیعی است که مثال آشکاری از سنن محلی و روستایی در این منطقه است. روش تحقیق این پژوهش، کیفی بوده و در این خصوص از روش اتنوگرافی[1] با رویکرد جامعه شناسی استفاده شده است. تکنیک جمع آوری اطلاعات نیز، مصاحبه، یادداشت برداری و مشاهده (تحقیق میدانی) بوده است. در این زمینه، جمعیت مورد بررسی در استان گیلان شامل کشاورزان 11 روستا بوده است. بر این اساس، نمونه های انتخاب شده، بدین گونه اند: 24 نفر از روستاییان شرکت کننده در مصاحبه، از استان گیلان گزینش شدند. به تعبیری از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است؛ که نتایج حاصله با نگرش به یافته ها در استان گیلان بدین قرار است، پیامدهای همیاری با شاخصه ای سرمایه اجتماعی، همچون مشارکت، احساس تعهد و دوستی و رفاقت، مبنی بر وجود سرمایه اجتماعی به عنوان یک دارایی ارزشمند در روستاهای دارای خرده فرهنگ مذکور، مورد تأیید قرار گرفت. همچنین نتایج حاصله از یافته ها در خصوص مقوله مبادله، بیانگر اثبات وجود تنوع و گستردگی روابط در نزد روستائیان همیار و بهرهگیری از منفعت عاطفی و اقتصادی در نتیجه ی همیاری هاست.<br /><strong> </strong><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. بررسی نقش یاوردهی در وجود یا نبود همدلی در امور روستایی و به تعبیری نقش آن در انسجام و وحدت روستاییان.<br />2. بررسی نظام نمادین یاوردهی در موزه میراث روستایی گیلان.<br /><br /><strong>سوالات پژوهش:</strong><br />1. نقش یاریگری در وجود یا نبود همدلی در امور روستایی و به تعبیری نقش آن در انسجام و وحدت روستاییان چگونه است؟<br />2. نظام نمادین یاوردهی چه انعکاسی در موزه میراث روستای استان گیلان داشته است؟
خرده فرهنگ یاوردهی,گیلان,سرمایه اجتماعی,موزه میراث روستایی گیلان
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127621.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127621_e5a8b6adcfd030a0943c02b53111a46f.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2000
03
23
تبیین جایگاه فضاهای میانی بر ارتقای میزان کارایی عملکردی مراکز تجاری شهر قزوین (مطالعه موردی مراکز تجاری البرز، آبادگران و مهستان در شهر قزوین)
357
375
FA
سیما
قربانی کشکولی
0000-0002-1806-3005
پژوهشگر دکتری معماری، گروه معماری، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی زنجان، ایران.
sima1059@yahoo.com
مجید
شهبازی
0000-0001-9440-9381
استادیار دانشکده معماری، گروه معماری، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی زنجان، ایران.
majidshahbazi57@gmail.com
هومن
ثبوتی
0000-0001-9797-1249
استادیار دانشکده معماری، گروه معماری، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی زنجان، ایران.
hoomansobouti@znu.ir
10.22034/ias.2021.249524.1366
معماری در فضاهای تجاری نقش مهمی در دستیابی به موفقیت احتمالی دارد. کارایی عملکردی در فضاهای داخلی مراکز تجاری از مهمترین معیارهایی است که موفقیت مجموعه های تجاری را از منظر اقتصادی تضمین مینماید. نحوه توزیع فضاهای داخلی با درنظر گرفتن پیوند میان آن ها، از عوامل مؤثر بر ویژگیهای پیکرهبندی فضایی مراکز تجاری و کارایی عملکردی آنها میباشد. هدف از این پژوهش بررسی این مطلب است که در سازمان فضایی مراکز تجاری، فضاهای میانی چگونه میتوانند سبب ارتقاء کارایی عملکردی مجموعه شوند. جامعه آماری در این پژوهش سه مرکز تجاری در شهر قزوین است که بر مبنای دو متغیر "مکانیابی" و "میزان سطح اشغال" فضاهای میانی مورد بررسی قرار گرفتهاند. ابزار سنجش جهت تجزیه و تحلیل عملکرد مراکز تجاری، تکنیک نحوفضا میباشد که در این زمینه با بهرهگیری از نمودارهای توجیهی (گرافها)، روابط ریاضی و نرمافزار نحو فضا (Space Syntax) به بررسی روابط فضایی پرداخته شده است. راهبرد مورد استفاده در پژوهش، از نوع کمّی خواهد بود. با ارزیابی اطلاعات حاصل شده، الگوی مناسب جهت تعیین جایگاه فضاهای میانی در راستای ارتقاء میزان کارایی عملکردی مراکز تجاری و افزایش ارتباطات اجتماعی کاربران بهدست آمد. یافتههای پژوهش حاکی از این است که تحقیقات صورت گرفته میتواند راهنمای مؤثری در روند طراحی مراکز تجاری واقع شده و عوامل کارآمد در راستای تحلیل منطق اجتماعی حاکم بر این مراکز را تبیین گرداند<strong>.</strong><br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. خوانش سازمان فضایی مراکز تجاری منتخب با تکیه بر جایگاه فضای میانی در شهر قزوین بر اساس تکنیک نحو فضا.<br />2. تبیین الگویی بهینه در راستای چگونگی قرارگیری فضاهای میانی در مراکز تجاری در جهت ارتقاء کارایی عملکردی مجموعه.<br /><br /><strong>سوالات پژوهش:</strong><br />1. فضای میانی به عنوان یکی از عناصر اصلی در ساختار کالبدی- فضایی مراکز تجاری چگونه میتواند بر ارتقای کارایی عملکردی آن تاثیرگذار باشد؟<br />2. با در نظر گرفتن دو شاخص "سطح اشغال" و "مکان یابی" فضای میانی در مراکز تجاری، کدام الگوی فضاهی میانی، کارایی عملکردی مناسب تری را خلق می کند؟
معماری مرکز تجاری,فضای میانی,کارایی عملکردی,چیدمان فضای,شهر قزوین
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_132391.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_132391_68f64ad72993e1eb4aa80528d7c477ef.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2000
01
01
تطبیق محتوایی و بصری ساقی نامۀ باقر خرده با ساقی نامه ها و نگارگری صفوی.
376
393
FA
عابد
کریمی
0000-0003-2542-0215
دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرکرد، ایران.
abedkarimi1351@gmail.com
اصغر
رضاپوریان
0000-0002-1252-4624
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی ، دانشکده علوم انسانی ، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی ، شهرکرد، ایران.
rezaporian@gmail.com
10.22034/ias.2021.281758.1590
هنر نگارگری در ایران دوره اسلامی و ادبیات ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته اند. به طوریکه آثار ادبی بزرگ همواره از مهمترین جلوه گاه های نمایش نگارگری بوده است. دوره صفوی(907-1135ه.ق) یکی از درخشان ترین دوره های نگارگری در ایران است. یکی از آثار فاخر ادبی در ایران، کتاب ساقی نامه باقر کاشانی است، به این دلیل که در بردارنده تعبیرات و توصیفاتی درباره ساقی، باده، میخانه، مطرب، آلات و نغمات موسیقی (دف، نی، تار، رباب، چنگ، ارغنون، رود، عود، سرود، پرده، نوا، مقام) و همچنین مضامین دلچسب و شیرین عرفانی (پیر مغان، عارف، زاهد، دیر و... ) است. بررسی تطبیقی ساقی نامه مولانا محمدباقر کاشانی (خرده)، با ساقی نامه های و نگارگری عصر صفوی، از نظر مضامین و درون مایه های مشترک و سیر تاریخی آن ها می تواند نکات مهمی را در ارتباط با پیوستگی هنر و ادبیات مطرح سازد. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که توجه به پاره ای از مضامین و محتوای خاص ساقی نامه ها و مقایسه آن مضامین با ساقی نامه باقر خرده، از قبیل: توصیف ساقی، شراب، مغنّی، آوردن انواع آلات موسیقی، اغتنام فرصت، نکوهش زمانه و اهل آن، اشاره به سرگذشت تاریخی، حماسی، عاشقانه و بیان اندیشه های عرفانی در ساقی نامه کاشانی حباقر و شاعران این عصر اکتفا شده است. در نگارگری دوره صفوی نیز این مضامین دیده می شود.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش: </strong><br />1. شناخت و اهمیت ساقی نامه مولانا محمدباقر خرده نسبت به ساقی نامه های عصر صفوی.<br />2. بررسی تطبیقی مضامین ساقی نامه مولانا محمدباقر خرده با نگارگری دوره صفوی.<br /><br /><strong>سؤالات پژوهش:</strong><br />1. چه مضامین مشترکی میان نگارگری دوره صفوی با ساقی نامه مولانا محمدباقر خرده وجود دارد؟<br />2. ابعاد، مؤلفه ها و اشتراک های ساقینامه باقر خرده با ساقی نامه های عصر صفوی چگونه است؟
ساقینامه,مولانا محمدباقر کاشانی,نگارگری,دوره صفوی
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_132153.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_132153_6ada091188541ae6415e193556c5d3fe.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2000
01
01
پایگاه اقتصادی - اجتماعی و احساس هویت محله در شهرهای جدید (مورد مطالعه شهر جدید بهارستان)
394
405
FA
مژده
کیانی
0000-0001-5707-2601
دکتری جامعه شناسی.عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور، اصفهان، ایران.
mjdhkiani@yahoo.com
10.22034/ias.2021.130930
ایجاد تحولات عمیق در عصر حاضر تمام زوایای زندگی فردی و اجتماعی انسان را تحت شعاع قرار داده است. رشد جمعیت و نیاز به افزایش شهره منجر به ایجاد شهرهای جدید در حاشیه شهرهای بزرگ شده است. این شهرها دارای مقتصیات خاصی در فضا و ساختار هستند. این مسئله تأثیر مستقیمی بر مسائل مربوط به حیات اجتماعی افراد داشته است و هویت محله را در افراد تحت تأثیر قرار داده است. شهر جدید بهارستان در اصفهان یکی از این شهرهای جدی است. در این میان، بررسی پایگاه اقتصادی-اجتماعی و احساس هویت محله در شهر جدید بهارستان می تواند راهگشای مطالعات دقیقتر در ساخت شهرهای جدید باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش ترکیبی، یعنی ترکیبی از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شد. جامعه آماری شامل جمعیت بیشتر از 15 ساله ساکن در فازهای1 ، 2و 3 شهر جدید بهارستان(اصفهان)، 61647 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری، دو روش خوشهای و تصادفی ساده بوده است. نمونه گیری خوشه ای چند مرحله بوده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که هویت محله زنان و مردان در سنین مختلف و میان مجرد و متاهل یکسان است و تفاوت معنیدار وجود ندارد. از سوی دیگر بین پایگاه اقتصادی - اجتماعی و هویت محله در شهر جدید بهارستان رابطه وجود دارد.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. مطالعه ارتباط میان احساس هویت محله با فضای و ساختار معماری شهرهای جدید.<br />2. بررسی ارتباط پایگاه اقتصادی – اجتماعی و احساس هویت محله در شهر جدید بهارستان.<br /><br /><strong>سوالات پژوهش:</strong><br />1. بین احساس هویت محله در زنان و مردان و معماری شهرهای جدید چه ارتباطی وجود دارد؟<br />2. بین پایگاه اقتصادی– اجتماعی و احساس هویت محله در شهر جدید بهارستان چه ارتباطی وجود دارد؟
پایگاه اقتصادی– اجتماعی,معماری شهرهای جدید,هویت محله,شهر بهارستان
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_130930.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_130930_c9ebf23c38bc3e35707a3ed0af4a3af6.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2022
08
30
تبیین نشانه شناسی و راهکارهای نظریه معناشناسی فردینان دوسوسور در خانه های تاریخی دوره قاجار در شهرهای اردبیل ، تبریز و ارومیه
406
416
FA
هومن
محبی گرمی
0000-0003-4461-5413
گروه معماری ، واحد بین الملل کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، جزیره کیش، ایران.
h_mohebi93@yahoo.com
رضا
فرمهینی فراهانی
0000-0002-5944-0508
دانشکده هنر و معماری ، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد یادگار امام خمینی (ره) شهر ری ، تهران ، ایران.
rezafarahani9080@gmail.com
محمد مهدی
غیائی
0000-0003-0826-6957
دانشکده هنر و معماری ، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد یادگار امام خمینی (ره) شهر ری ، تهران ، ایران.
m.ghiai@iausr.ac.ir
10.22034/ias.2021.271549.1529
برای تبیین نماد و نشانه در حیطه زبانشناسی، رویکردی تحت عنوان نمادشناسی و یا نشانهشناسی وجود دارد. فردینان دوسوسور بهعنوان یکی از اولین پیشگامان حوزه زبانشناسی معتقد بوده که همواره هرکدام از نشانهها که در ساختار زبانشناسی وجود دارند، دارای یک علت و یک معلول بوده که به آنها معنا بخشیده است. این شیوه علاوه بر ساختار زبانشناسی سایر حیطهها را شامل می شود. در این میان، معماری نیز به دلیل ساختار هنری خود از این قاعده مستثنا نبوده است و در سیر تاریخ معماری جهان همواره در طراحیهای معماری، مورد کنکاش معماران قرارگرفته است. از بناهای تاریخی موجود در ایران، بناهای تاریخی مربوط به دوره قاجار است که در شهرهای مختلف پراکنده است و بخشی از این آثار در شهرهای شمال غربی ایران، یعنی اردبیل، تبریز و ارومیه متمرکز است. در این پژوهش که در آنهم تأکید بر رویدادهای تفسیری - تاریخی و هم تأکید بر تفسیر و معنای نمادها و نشانههای در معماری بر اساس نظریههای سوسور دارد، به بررسی علل عملکردی و مفهومی فضاهای خانههای مسکونی از منظر نشانهشناسانه و معناشناسی سوسور در شهرهای اردبیل و تبریز و ارومیه به دلیل داشتن خانههای مسکونی غنی از فرهنگ و معماری دوره قاجار پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که ساختارهای هر بنا در شکلگیری معنا و مفاهیم معماری در آن منطقه متفاوت است اما اصول به کارگیری هر یک از نشانهها در هر یک از خانههای معرفیشده در هریک از شهرها یکسان میباشد. <br /> <br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. معرفی نمادها و نشانه های به کار رفته در خانههای تاریخی دوره قاجار در شهرهای اردبیل و تبریز و ارومیه و قیاس بصری و مفهومی هر یکی از نشانه ها در ساختارهای به کار رفته.<br />2. ارزیابی وضعیت کمی و کیفی فضاها و خانه های تاریخی در شهرهای اردبیل، تبریز و ارومیه.<br /><br /><strong>سوالات پژوهش:</strong><br /> 1. نمادهای خانه های تاریخی دوره قاجار در شهرهای اردبیل، تبریز و ارومیه براساس نظریه معناشناسی دوسوسور کدامند؟<br />2. هدف از نمادپردازی و نشانه گذاری در خانه های تاریخی دوره قاجاردر شهرهای اردبیل، تبریز، ارومیه چیست؟
نمادشناسی خانههای تاریخی,دوره قاجار,نظریه معناشناسی,فردینان دوسوسور
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_131996.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_131996_0df346e83c23873d22d06147d2082979.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2000
01
01
از آرامگاه تا تختگاه: مجموعه آرامگاهی نقش رستم و تخت جمشید در منظر پارسه
417
431
FA
کیمیا
نصیرزاده
0000-0002-1527-9695
دانشجوی دکتری باستان شناسی، واحد علوم تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامیٰ، تهران، ایران.
kimia.nasirzadeh@gmail.com
علیرضا
عسکری چاوردی
0000-0001-6366-8284
دانشیار گروه تاریخ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
askari_chaverdi@yahoo.com
محمد حسن
طالبیان
0000-0002-9568-1819
دانشیار گروه مرمت بناها و بافت های تاریخی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران.
mh.talebian@ut.ac.ir
10.22034/ias.2021.265089.1489
مجموعه آرامگاهی و بنای معروف به کعبه زرتشت در نقش رستم در دوره هخامنشی بنا شده است. مجموعه آثار نقش رستم به خصوص بنای کعبه زرتشت به عنوان میراث معنوی پادشاهان هخامنشی همواره در مشروعیت مذهبی دوره های پس از هخامنشی نقش پویایی در ساختار حاکمیتی، سیاسی و مذهبی داشته است که این موضوع ریشه در سنّتهای دیرینه پیشاهخامنشی در خاورمیانه باستان به ویژه دوره عیلامی داشته است. نزدیکترین تفسیر از کارکرد این بنا در ارتباط با آرامگاه های هخامنشی و ارتباط آن با تختگاه تخت جمشید می تواند معنا یابد. شناخت ارتباط مکانی نقش رستم و تختگاه تخت جمشید از نظر کارکردی اهمیت دارد. تخت جمشید در دل یک شهر شکل گرفته و کاخ های هخامنشی بخشی از این شهر بوده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر دادههای کتابخانه ای انجام شده است. این پژوهش پهنه محیطی پیرامون تختگاه تخت جمشید، معروف به شهر پارسه را مورد بررسی قرار داده و فرضیه بازسازی شهر تاریخی پارسه را در محدوده حریم درجه 1 تخت جمشید قابل تصور ساخته است. یافته های پژوهش حاکی از این است به استناد آثار بجای مانده و کتیبه ها، مجموعه آثار نقش رستم در دوره هخامنشی، سلوکی، اشکانی و ساسانی همواره مورد استفاده و تکریم بوده است. در دوره هخامنشی ارتباط مجموعه آرامگاهی نقش رستم به عنوان بخش مهم و کارکردی شهر پارسه مرتبط با تختگاه تخت جمشید بوده است. سنّت دفن پادشاه درگذشته بر اساس آئین زرتشتی در این محل انجام می شده و پس از دفن پادشاه در آرامگاه، مراسم به تخت نشستن پادشاه جدید در بنای یادمانی و مقدس کعبه زرتشت انجام می شد.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. بررسی موقعیت مکانی نقش رستم و کعبه زرتشت و علل وابستگی آن به شهر پارسه بر اساس بررسی های ژئوفیزیک.<br />2. بررسی و مطالعه کارکرد بنای کعبه زرتشت از دوره هخامنشی تا انتهای دوره ساسانی. <br /><br /><strong>سؤالات پژوهش:</strong><br />1. بنای کعبه زرتشت در دوره های مختلف تاریخی چه کاربردهایی داشته است؟<br />2. بررسی های ژئو فیزیک چه اطلاعاتی در مورد موقعیت مکانی کعبه زرتشت و وابستگی آن به شهر پارسه ارائه میدهد؟
کعبه زردشت,نقش رستم,مجموعه آرامگاهی,پارسه
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_132282.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_132282_d16bb953786e5c3f8e84377e10a86a3d.pdf
موسسه مطالعات هنراسلامی
مطالعات هنر اسلامی
1735-708X
2676-7759
18
41
2022
08
30
تبیین نظام تولید منسوجات صفوی ( پیشه وران، صنعتگران، نهادهای تولید)
432
450
FA
سمیه
نوری نژاد
0000-0002-5914-3722
گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا (س)، تهران، ایران.
noori_somy@yahoo.com
فریده
طالب پور
0000-0002-0274-1908
گروه طراحی پارچه و لباس،دانشکده هنر،دانشگاه الزهرا(س)، تهران، ایران.
talebpour@alzahra.ac.ir
اعظم
راودراد
0000-0002-7634-0816
گروه ارتباطات اجتماعی،دانشکده علوم اجتماعی،دانشگاه تهران، تهران، ایران.
ravadrad@ut.ac.ir
10.22034/ias.2021.269190.1568
یکی از شاخصترین فعالیتهای هنری در ایران، تولید منسوجات است که در دوره صفوی به شکوفایی رسید. این هنر مانند دیگر هنرها تحت تأثیر عوامل بسیاری، همچون سیاستهای حاکمان آن دوره قرار گرفت. نوآوری و توسعه در تولید منسوجات از خصوصیات این دوره است که باید سیر تولید و شکوفایی آن در جامعه و هنر ایران بررسی شود. مطالعه و بررسی زوایای مختلف نظام تولید منسوجات صفوی نقش مهمی در بازشناسی وضعیت این صنعت در این دوره تاریخی دارد. پژوهش حاضر به صورت کیفی (توصیفی-تحلیلی) صورت گرفته است. چارچوب نظری تحقیق بر اساس رویکرد دنیاهای هنر هوارد بکر شکل گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد شکلبندی اجتماعی ایران دوره صفوی، بر ارائه خدمت (سیاسی، اجتماعی) استوار بوده و هنرمندان طراح و بافنده مطرح، در کارگاههایی فعالیت میکردند که مستقیم تحت حمایت درباریان بودند. ثبات اقتصادی و سیاسی، حمایت رجال درباری موجب گردید تا نظام تولید منسوجات، نسل نواندیشی از هنرمندان و طراحان پارچه را به جامعه معرفی نماید که به واسطه نظامهای تشویقی و پاداشهای مالی، تولیدکننده منسوجات زیبا در این مقطع زمانی باشند.<br /><br /><strong>اهداف پژوهش:</strong><br />1. شناخت وجهه هنری و نظام صنفی طراحان و بافندگان در وجه شکلدهی تولید در دنیای هنر منسوجات صفوی.<br />2. بررسی عوامل شاخص تولید در معرفی منسوجات درباری دوره صفوی به عنوان آثار هنری.<br /><br /><strong>سوالات پژوهش:</strong><br />1. آیا منسوجات تولید شده در دوره صفوی به عنوان یکی از آثار هنری آن دوره شناخته میشدند؟<br />2. نظام تولید منسوجات صفوی از چه عواملی تشکیل میشده است؟
صفویان,منسوجات,نظام تولید,هوراد اس. بکر
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_131322.html
https://www.sysislamicartjournal.ir/article_131322_38ffb062fa38950d20654d57c8737f02.pdf