تاثیر پیمان های شاهنامه در انتقال اندیشه ایرانشهری به دوره اسلامی ( با تاکید بر تصاویر شاهنامه بایسنقری)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 زبان و ادبیات فارسی، واحد کاشان، دانشگاه آزاد اسلامی ، کاشان، ایران.

2 گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد نراق، دانشگاه آزاد اسلامی، نراق، ایران.

3 گروه زبان و ادبیات فارسی، واحدکاشان، دانشگاه آزاد اسلامی، کاشان، ایران.

چکیده

تداوم اندیشه ­ی ایرانشهری در گذار به دوره ­ی اسلامی عامل اساسی در تداوم تاریخ و فرهنگ ایران به شمار می ­رود. این اندیشه به رغم تحول و گسستی که در ظاهر حاکمیت بر ایران پیدا شد، برعکس ادبیات (دو قرن سکوت)، بدون ایستایی، جریان داشته است تا جایی ­که در گذاری از تاریخ سیاسی این سرزمین اندیشه ­ی انتقال یافته ­ی باستانی ایرانشهری، تداوم بخش «وحدت ملی» و شالوده ­ی استواری بر تصمیمات سیاسیون بوده است. دستاورد این تصمیمات در آثار نوشتاری و در مضمون «سیاست­نامه نویسی» ظهور می­ کند. از آنجایی­ که سیر تاریخ سیاست ­نویسی در ایران نوشته نشده است لذا اهمیت این جریان و معنای آن برای فهم تاریخ سیاسی و بهره ­مندی از این اندیشه در سیاست گذاری­ ها مغفول مانده است. «شاهنامه ­ی فردوسی» نوشته ­ای بی ­نظیر در ادبیات جهانی به شمار می ­رود که توانسته در پیوند با خدای­نامه ­های باستانی و اندیشه ­ی سیاسی ایرانشهری بازتابی از منابع مرتبط سیاسی دوره­ ی باستان را در گنجینه ­ی ارزشمند خود جای دهد. منابعی­ که به دست حکیم ابوالقاسم فردوسی رسیده است و او این تجربه را چون کاخی بلند در مضمون سیاست ­نامه به نظم درآورده است. در این میان باید گفت: واکاوی نقش شاهنامه فردوسی در انتقال اندیشه­ های ایرانشهری به دوره اسلامی و کانال ­های تأثیرگذاری آن حائز اهمیت است. شاهنامه بایسنقری از آثار فاخر دوره اسلامی که به با تکیه بر شاهنامه خلق شده است. این پژوهش به دنبال واکاوی دیدگاه سیاسی فردوسی با پردازش به«پیمان» واکاوی و«تضمین» به عنوان یک قابلیت، در اجرایی­ شدن پیمان در شاهنامه است و در نهایت تأثیر ویژگی­ های پیمان ­­ها در نگاره­ های شاهنامه بایسنقری مطالعه شده است.

اهداف پژوهش
1.تبیین نقش پیمان­ های  شاهنامه فردوسی در انتقال اندیشه ­های ایرانشهری به دوره اسلامی.
2.اهمیت نگاره ­های شاهنامه باسینقری در انتقال اندیشه ­های ایرانشهری به دوره اسلامی.

سؤالات پژوهش
1.آیا پیمان ­ها شاهنامه فردوسی در انتقال اندیشه ایرانشهری به دوره اسلامی نقش داشته است؟
2. نگاره­ های شاهنامه بایسنقری چه نقشی در انتقال اندیشه ­های ایرانشهری به دوره اسلامی داشته است؟

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Impact of Shāhnāmeh Agreements on the Transfer of Iranshahri Thought to the Islamic Period (with Emphasis on the Images of Baysanghari Shahnameh)

نویسندگان [English]

  • Nabiollah Arazi Jamkarani 1
  • Mohamadreza Sharifi 2
  • Saeid Kheyrkhah Barzaki 3
1 Persian Language and Literature, Kashan Branch. Islamic Azad University. Kashan. Iran.
2 Department of Persian Language and Literature, Naragh Branch, Islamic Azad University, Naragh, Iran.
3 Department of Persian Language and Literature, Kashan Branch. Islamic Azad University, Kashan. Iran.
چکیده [English]

The continuity of Iranshahri thought in the transition to the Islamic period is a key factor in the continuity of Iranian history and culture. This idea, in spite of the transformation and rupture that was found in the appearance of sovereignty over Iran, has been going on, unlike literature (two centuries of silence), without stagnation, to the extent that in passing through the political history of this land, the ancient idea of ​​Iranshahri was transferred; in this regard, the continuation of the "national unity" section became a solid foundation for political decisions. The achievement of these decisions appears in written works and in the context of "policy writing". Since the course of the history of political writing in Iran has not been inscribed, the prominence of this process and its connotation for understanding political history and benefiting from this idea in policy-making has been neglected. "Ferdowsi’s Shāhnāmeh" is an exceptional literary artwork in worldwide literature that in connection with the ancient gods and political thought of Iranshahri has been able to reflect the relevant political sources of the ancient period in its treasurable values. The resources that have reached the hands of the sage Abolghasem Ferdowsi have gain power to his loyal poet in so that this experience is alike to a vast palace that has gained peace in the concept of the political letter. In the meantime, it should be said: It is important to analyze the role of Ferdowsi Shahnameh in the transfer of Iranshahri ideas to the Islamic period and its channels of influence. Shahnameh of Baysanghari is one of the magnificent works of the Islamic period that has been created based on Shahnameh. This study seeks to analyze Ferdowsi's political point of view by processing the "treaty" and "guarantee" as a capability in the implementation of the treaty in Shahnameh and finally the effect of the characteristics of the treaties in the drawings of Baysanghari Shahnameh has been reflected upon.
Research aims:
1. Explaining the role of Ferdowsi's Shahnameh treaties in transferring Iranshahri ideas to the Islamic period
2. The importance of Basingari Shahnameh drawings in transferring Iranshahri ideas to the Islamic period
Research questions:
1. Did  the policies of Ferdowsi's Shahnameh play a role in the transfer of Iranshahri thought to the Islamic period?
2. What role did the drawings of Shahnameh Baysanghari play in the transfer of Iranshahri ideas to the Islamic period?

کلیدواژه‌ها [English]

  • Peyman
  • Iranshahri Thought
  • Ferdowsi Shahnameh
  • Baysanghari Shahnameh
آموزگار، ژاله. (1382). ترجمه ­ی ارداویراف نامه. ج دوم، تهران: انتشارات معین.
تفضلی، احمد. (1385). ترجمه­ ی مینوی خرد(چاپ چهارم). تهران: انتشارات توس.
جلالی، حسین. (1395). "پژواک فرهنگ و پیمان­داری در شاهنامه و متون اوستایی و پهلوی". فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، شماره 6، 196-181.
حیدری، حسین و قاسم­پور، محدثه. (1392). "پیمان­شکنی و گونه­ های آن در شاهنامه و متون مزداپرستی"، پژوهش های اخلاقی، شماره4،93-71.
حسینی، مهدی. (1382). "شاهنامه بایسنقری و تأثیرات آن". فصلنامه فرهنگستان هنر، شماره6، 37-30.
دوستخواه، جلیل. (1343). اوستا. تهران: انتشارات مروارید.
دهقانی، ناهید و حسام­پور، سعید. (1387). "بررسی تحلیلی گونه­ های پیوند و سوگند در شاهنامه­ ی فردوسی". پژوهشنامه­ ی ادب غنایی دانشگاه سیستان و بلوچستان، ش6، 66-37.
رضی، هاشم. (1376). وندیداد: ترجمه از متن اوستایی، تهران: انتشارات فکر روز.
روشن ضمیر، بهرام. (1395). "پرستش میترا در ایران پیش از ساسانیان". فصلنامه جندی شاپور، شماره7، 23-40.
سعدی، مصلح­الدین. (1379). گلستان، تصحیح محمدعلی فروغی، تهران: انتشارات به نشر.
شاهنامه بایسنقری. (1388). ایرانا، شماره 25، 16.
طباطبایی، سیدجواد. (1392). خواجه نظام­الملک طوسی گفتار در تداوم فرهنگ ایران، تهران: انتشارات مینوی خرد.
فردوسی، ابوالقاسم. (1374). شاهنامه. بر پایه چاپ مسکو، به کوشش سعید حمیدیان، ج دوم، تهران: نشر داد.
فردوسی، ابوالقاسم. (1386). شاهنامه (دفتر یکم). به کوشش جلال خالقی مطلق، تهران: نشر مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی.
فردوسی، ابوالقاسم. (1395). شاهنامه برپایه­ی چاپ مسکو. به کوشش مهدی صالحی طباطبایی و کتایون هاشمی، تهران: انتشارات فرهنگ و قلم.
قادری، حاتم و رستم­وندی، تقی. (1385). "اندیشه ایرانشهری؛ مختصات و مؤلفه ­های آن". فصلنامه علمی پژوهشی علوم انسانی دانشگاه الزهرا، شماره 59، 148-123.
هینلز، جان. (1375). شناخت اساطیر ایران. ترجمه­ی ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران: انتشارات آویشن.
Mackenzie, D. (1971). A Concise Pahlavi Dictionary. London: Oxford University Press.