کردارشناسی لهراسب در شاهنامه و سایر متون منظوم پهلوانی با تاکید بر شاهنامه سال 844 تیموری محفوظ در کتابخانه ملی پاریس

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی جیرفت، ایران

2 گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی جیرفت، ایران

3 گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان، ایران

10.22034/ias.2021.284319.1605

چکیده

لهراسب، یکی از شخصیت­های اسطوره­ای است که در اوستا، شاهنامه و متون منظوم پهلوانی از سیمایی کاملاً متمایز برخوردار است. در فرازوفرودهای دوران او، رخدادهایی است که به ظاهر ناشی از انحطاط در خاندان وی بوده است، در اوستا از لهراسب و پسر او، گشتاسب، سخن رفته است؛ اما از میان این دو شخصیت، تنها گشتاسب صاحب تاج کیانی می­شود و به پادشاهی می­رسد و لهراسب جز این که پدر گشتاسب باشد، نقشی در سلسله پادشاهی ندارد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی عللت تفاوت در قرائت‌های موجود در متون پهلوی و اوستا درباره لهراسب است. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی به دنبال پاسخ این سؤال است که چرا لهراسب در اوستا و سایر متون حماسی فارسی، شخصیتی دوگانه دارد. یافته‌های پژوهش حاکی از این است که هنگام تدوین یشت­های اصلی اوستا، داستان مربوط به لهراسب شکل منسجمی نداشته و همین امر باعث شده که لهراسب اوستایی، شخصیتی کاملاً متفاوت از لهراسب‌شاه در متون حماسی پیدا کند. همچنین ارتباط تنگاتنگ میان لهراسب و گشتاسب در این داستان و درهم تنیدگی شخصیت این دو نفر، شاید نتیجة اختلاط شخصیت­های اساطیری و ادغام خویشکاری آنان باشد که به سنت پویای نواحی شرقی ایران به‌گونه­ای متفاوت از اوستا، به شاهنامه و سایر منظوم پهلوانی فارسی منتقل شده است.
اهداف پژوهش:

شناخت لهراسب در اوستا و متون حماسی.
بررسی علل تفاوتهای در شخصیت لهراسب در اوستا، شاهنامه و متون پهلوانی.

سؤلات پژوهش:

علت تفاوت شخصیتی لهراسب‌شاه در متون حماسی و اوستا چیست؟
شخصت لهراسب چه بازتابی در شاهنامه تیموری محفوظ در کتابخانه ملی پاریس دارد؟

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Lohrasb's Behavior in Shahnameh and other texts of heroic poetry with emphasis on Shahnameh of 844 Teymouri preserved in the National Library of Paris

نویسندگان [English]

  • Afsane Rakhshani 1
  • Hamid Tabasi 2
  • Habib Jadidoleslami 3
1 Persian Language and Literature, Jiroft Branch, Islamic Azad University of Jiroft, Iran
2 Department of Persian Language and Literature, Jiroft Branch, Islamic Azad University of Jiroft, Iran
3 Department of Persian Language and Literature, Zahedan Branch, Islamic Azad University of Zahedan, Iran
چکیده [English]

Lohrasb is one of the mythical characters who has a completely different face in Avesta, Shahnameh and poetic poetic texts. In the ups and downs of his time, there are events that seem to have been caused by the decline of his family. In Avesta, Lohrasb and his son Goshtasb are mentioned; But among these two personalities, only Goshtasb becomes the owner of Kiani crown and reaches the kingdom, and Lohrasb has no role in the dynasty except being Goshtasb's father. The reason for this may be that the story of Lohrasb did not have a coherent form when compiling the main Yashtas of Avesta, and this has caused Avestan Lohrasb to find a completely different character from Lohrasb Shah in epic texts. Also, the close relationship between Lohrasb and Goshtasb in this story and the entanglement of the characters of these two people, may be the result of mixing mythical characters and their selfish integration, which according to the dynamic tradition of the eastern regions of Iran in a different way from Avesta, Shahnameh and other poems. Persian heroism has been transferred. In this article, in a descriptive-analytical method, we seek to answer the question why Lohrasb has a dual personality in Avesta and other Persian epic texts.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Lohrasb
  • Goshtasb
  • Avesta
  • Shahnameh
آتش‌پور، حمید. (1390).  هوشمندانه مذاکره کنید، تهران: قطره.
اعتمادمقدم، علیقی. (1383). فر درشاهنامه، تهران: انتشارات اساطیر.
سرامی، قدمعلی. (1381). از رنگ گل تا رنج خار، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
بهار، مهرداد. ( 1369).‌ بندهشن، تهران: انتشارات توس.
----------. (1375). پژوهشی در اساطیر ایران،‌ تهران: انتشارات فکر روز.
پورداود، ابراهیم. (1377). فرهنگ ایران باستان،‌ تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
تفضلی، احمد. (1386). فرهنگ ایران باستان، مینوی خرد، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
جیحونی، مصظفی. (1383). آوینان شاهنامه،‌ اصفهان: انتشارات شاهنامه پژوهشی.
حمیدیان، سعید. (1372). درآمدی بر اندیشه و هنر فردوسی، تهران: مرکز.
حمیدیان، سعید. (1373). «چون غرض آمد، هنر پوشیده ماند». (ادب)، ش2، صص137-116.
دوستخواه، جلیل. (1380). حماسه ایران –یادماندنی از فراسوی هزارها،‌ تهران: آگاه.
دهخدا، علی‌اکبر. (1377). لغت‌نامه، زیرنظر محمدمعین و سید جعفرشهیدی، چاپ دوم از دوره جدید، تهران: مؤسسه لغت نامه دهخدا.
رضائیان، علی. (1384). انتظار عدالت و عدالت در سازمان، تهران: سمت.
رضی، هاشم. (1374). اوستا، تهران: انتشارات بهجت.
ساعتمچی، محمود. ( 1382). روانشناسی کار، تهران: ویرایش.
سرامی، قدمعلی. (1381). از رنگ گل تا رنج خار، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
صفا، ذبیح‌الله. (1375). حماسه سرایی در ایران، تهران: امیرکبیر.
غلامرضایی، محمد. (1374). «نام و ننگ در شاهنامه فردوسی»، نمیرم از این پس که می­زنده­ام، (مجموعه مقالات)، به کوشش غلامرضا ستوده، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
فردوسی، ابوالقاسم. (1373). شاهنامه، چاپ مسکو،‌به کوشش سعید حمیدیان، تهران: قطره.
نیساری تبریزی، رقیه. (1384). «همسانی­ها و ناهمسانی­ها در شاهنامه فردوسی و ایلیا دو اودیسه هومر»، نشریه ادبیات عرفانی و اسطوره‌شناسی، ش1، صص 133-117.