بررسی رویکرد روانشناختی در اشعار دعبل خزاعی در تطبیق با عنصر عاطفه در نگارگری دوره عباسیان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات عربی، واحد آبادان، دانشگاه آزاد اسلامی، آبادان، ایران.

2 استادیار گروه زبان و ادبیات عربی، واحد آبادان، دانشگاه آزاد اسلامی، آبادان، ایران

10.22034/ias.2023.378719.2129

چکیده

نقد روان‌شناختی در پی کشف عقده‌های روان‌شناختی است که توسط شاعر یا نویسنده بر روی کاغذ جاری شده، و میزان تأثیرگذاری این عقده‌ها‌ را در برخورد با متون ادیب بررسی می­کند. همچنین نقد روان‌شناختی می­کوشد تا از میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ادبیات و نحوه نگارش متون رونمایی کند. دعبل خزاعی یکی از مهم­ترین شاعران شیعی عصر عباسی است که از عقده­های روانی فراوانی رنج می‌برد. بنا بر اهمیت موضوع نگارندگان در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال تبیین الگوی روان‌شناختی موجود در زندگی و اشعار این شاعر هستند. علاوه‌بر آن، در این پژوهش والایش یا متعالی ساختن، سرکوب، حقارت، شیوایی بلاغی آرایه تکرار و تأثیر روانی آن و خشم و تهدیدی که خزاعی بر آن چیره شده است، شرح می‌شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که، چون خزاعی می‌دید که حاکمان ستمگر به ناحق حکومت می‌کنند و اهلیت و شایستگی خلافت را ندارند و ثروت مردم را چپاول می‌کنند و هر جا که می‌خواهند با دین بازی می‌کنند، به همین دلیل خشم او شدید و کینه تمام وجودش را فرا گرفت و چون سکوت در برابر اعمال حاکمان را جنایتی بس بزرگ می دانست، لذا با حمل سلاح خود که همان هجا بود به دفاع از حقانیت پرداخت و بدین‌وسیله با آن‌ها به مقابله برخاست. به همین دلیل حاکمان سعی در صدمه زدن به او داشتند، به‌گونه‌ای که دعبل نیز گوشه‌گیر شد، اما هنگامی که نظاره‌گر اموری بود که حاکمان به نام دین انجام می‌دادند، دست از هجا برنمی­داشت.
اهداف پژوهش:

شناخت آن انگیزه­های روانیِ اصلی که دعبل خزاعی را به آغوش تنهایی، بیگانگی و شکایت از همه چیز سوق داد.
آشنایی خواننده با تعریف تفاخر و سپس مکانیسم دفاعی، بدبینی، بیگانگی، شکایت و دلتنگی و شواهد آن­ها.

سوالات پژوهش:

نتیجه بدبینی و سرکوب جامعه استبدادی و سلطنتی دوره عباسی چیست؟
سازوکار روانی دعبل خزاعی برای دفاع از خود، مذهب و اعتقاداتش چیست؟

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Investigating the psychological approach in the poems of Dabal Khazai in matching with the element of emotion in the painting of the Abbasid period

نویسندگان [English]

  • Aref Davoudi 1
  • Abdul Karim Alboghobeish 2
  • Aziz Eshmidian Nejad 2
1 Doctoral student of Arabic Language and Literature Department, Abadan Branch, Islamic Azad University, Abadan, Iran.
2 Assistant Professor, Department of Arabic Language and Literature, Abadan Branch, Islamic Azad University, Abadan, Iran

کلیدواژه‌ها [English]

  • Dabal Khazai
  • Abbasid era Approach
  • psychology
  • Poetry
القرآن الکریم
احمدیان، حمید. (1393). مناهج النقد الأدبی العربی المعاصر، اصفهان: انتشارات دانشگاه اصفهان.
اسماعیل، عزالدین. (1981). التفسیر النفسی للأدب، الطبعة الرابعة، بیروت: دارالعودة.
الأمین، السید محسن. (1368). تحقیق و شرح دیوان دعبل الخزاعی، دمشق: مطبعة الإتقان.
دارابی، جعفر. (1384). نظریه‌های روانشناسی شخصیت، تهران: انتشارات آییژ.
الدجیلی، عبدالصاحب عمران. (1972). دیوان دعبل بن علی الخزاعی، الطبعة الثّانیة، بیروت: دار الکتاب العربی.
الجیوسی، سلمی الخضراء. (2007). الاتجاهات والحرکات فی الشعر العربی الحدیث، ترجمة عبدالواحد لولوة، الطبعة الثّانیة، بیروت: مرکز دراسات الوحدة العربیة.
چوبین، حسین. (1377). دعبل شاعر الامام الرضا، تهران: انتشارات علمی دانشگاه آزاد اسلامی.
حاوی، ایلیا. (1960). فن الهجاء، بیروت: منشورات دارالشرق الجدید.
حجازی، سمیر سعید. (2007). قضایا النقد الأدبی المعاصر، القاهرة: دارالآفاق.
یاوری، حورا. (1378). روانکاوی و ادبیات، تهران: انتشارات سخن.
سیاحی، صادق. (1382). الأدب الملتزم بحب أهل البیت، تهران: انتشارات سمت.
شمیسا، سیروس. (1374). معانی و بیان، تهران: انتشارات فردوس.
الموسوی، نجم عبدالله، وأحمد صبیح الأنصاری. (2005). غرض الهجاء فی شعر دعبل بن علی الخزاعی، جامعة میسان: کلیة التربیة.
طالبی قره قشلاقی، جمال و عبدالغنی إیروانی زاده و نصرالله شاملی. (2012). "السخریة السیاسیة فی شعر دعبل الخزاعی" مجلة الجمعیة العلمیة الإیرانیة للغة العربیةو آدابها، العدد الخامس والعشرون، صص 22 – 1.
علی، فاتن. (2013). "التکرار وصدی النفس فی شعر دعبل"، مجلة جامعة بابل للعلوم الإنسانیة، العدد الرّابع، صص 116-135.
وغلیسی، یوسف. (1430). مناهج النقد الأدبی، دار جسور للنشر و التوزیع.
یوسف، مراد. (بی‌تا). مبادئ علم النفس العام، القاهرة: دارالمعارف.