موسسه مطالعات هنراسلامیمطالعات هنر اسلامی1735-708X143120180923Symbolic Concepts of Animal Motifs
Tiling the Allahverdi Khan Dome from the Safavid era in Razavi's Holy Shrineمفاهیم نمادین نقوش حیوانی کاشیکاری گنبد اللهوردیخان از دوره صفویه در حرم مطهر رضوی1359170310.22034/ias.2018.91703FAJournal Article20180622The history of the shrine of Imam Reza (AS), the most important attraction of religious tourism in Iran, dates back to more than ten centuries ago, which was decorated with various decorations during the Islamic states; and each section represents the art of architecture of the special era of Islamic art history. Characters and elders have been renovating and developing this scared place in every age. Allahverdi Khan, a brave warrior and military commander of Safavid era, paid special attention to the architecture of this era, and he has done a great deal to raise the culture and civilization of Iran; this can be emphasized by the culture and civilization of Iran; by looking at his remains in Esfahan (Si-o-se-pol), Shiraz (School of the Khan) And Mashhad (Dome of Allahverdi Khan). This magnificent building is one of the most beautiful buildings in the holy shrine that Arthur Pope, in the book of Iranian architecture, considers the most complete part of the shrine of Imam Reza (AS). The mosaic tiles of this porch are decorated with inscriptions, animal motifs, plant, and geometric designs. Many of these motifs are conceptualized, which have a particular place in the culture and literature of this boundary. In this regard, the present study was conducted using descriptive and content analysis based on field observations and library data. Among the 487 roles in 9 species of animals, each of which is a world with full of mysteries, the highest number motifs include the motif of the bird (chicken) and then there are, respectively, pheasant, parrot, peacock, duck, dragon, simurgh, deer and Chicken Bismillah.حرم امام رضا (ع) که مهمترین جاذبه گردشگری مذهبی در ایران به شمار میآید، بیش از ده قرن سابقه تاریخی دارد که در زمان حیات حکومتهای اسلامی به تزئینات گوناگون آراسته شده است و هر بخش آن گویای هنر معماری دوران خاصی از تاریخ هنر اسلامی است. شخصیتها و بزرگان در هر عصر به نوسازی و توسعه این مکان مقدس پرداختهاند، ازجمله اللهوردیخان، جنگجوی دلیر و فرمانده نظامی عصر صفویه که توجه خاصی به معماری این دوران داشته و برای اعتلای فرهنگ و تمدن ایران اقدامات فراوانی انجام داده است که با نگاهی به آثار برجایمانده از وی در اصفهان (سیوسهپل)، شیراز (مدرسه خان) و مشهد (گنبد اللهوردیخان) به این امر میتوان تأکید نمود. این بنای باشکوه، از زیباترین ابنیه حرم مطهر است که آرتور پوپ در کتاب <em>معماری ایران</em>، آن را کاملترین قسمت مرقد امام رضا (ع) میداند. کاشیهای معرق این رواق مزین به کتیبهها، نقوش حیوانی، گیاهی و هندسی است. بسیاری از این نقوش دربردارنده مفهومی هستند که جایگاهی خاص در فرهنگ و ادبیات این مرزوبوم دارند. در این راستا، پژوهش حاضر به روش آمار توصیفی و تحلیل محتوا، بر اساس مشاهدات میدانی و دادههای کتابخانهای انجام شده است که از میان 487 نقش موجود 9 گونه حیوانی که هرکدام دنیایی مملو از راز و رمز است، بیشترین رقم متعلق به نقش پرنده (مرغ) است و پسازآن بهترتیب قرقاول، طوطی، طاووس، مرغابی، اژدها، سیمرغ، آهو و مرغ بسمالله قرار دارند.https://www.sysislamicartjournal.ir/article_91703_ee54d79f60d28f52bceb2d97e1b8eefd.pdfموسسه مطالعات هنراسلامیمطالعات هنر اسلامی1735-708X143120180923The Analysis of Curtain Needie work in Khorasan Province during the Contemporary Period of Anthropology of Art
(Case study in Kashmar and Torbat Heydarieh Cities)تحلیل پردههای سوزندوزی خراسان در دوره معاصر از منظر انسانشناسی هنر (بررسی موردی در شهرستانهای کاشمر و تربتحیدریه)36569170410.22034/ias.2018.91704FAJournal Article20180622Needlework was originated in the city of Kashmar and TorbatHeydarieh from the taste and gusto of the people of this land, derived from the beliefs and faith of artists women in those lands, which have unique forms and designs. Although, at first glance, these works seem simple and elemental, but visually have a coherent structure and, in addition, have meanings and concepts. The article studies the effects of needlework from the perspective of anthropology with three approaches of aesthetics, functionalism and semantics in this rich cultural-value area. <br />The purposeful study of eight villages in Kashmar and TorbatHeidarieh cities shows that these works can be divided into three forms of human, plant, and birds and animals.These works are a manifestation of a vibrant and beautiful environment in the aesthetic dimension, respect for nature and its preservation, the wish of refreshing gardens in the dry desert atmosphere of this area and the beliefs and faith concepts of people in the manifestation of animals such as mountain goat or manifestation of blessing and caricature in the Semantics dimensions. <br />In the functionalism dimension, we should refer to using of these works in various forms of application in their simple living environment such as Prayer Mats, bundle, and others.What deserves to be mentioned is the trend of the line of life and the hope of the family in this area that make the rural woman doing such works, although primitive, but meaningful.سوزندوزی در شهرستانهای کاشمر و تربتحیدریه نشاًت گرفته، از ذوق و سلیقه مردمان این دیار و برخاسته از باورها و اعتقادات زنان هنرمند این خطه است که دارای فرمها و نقوش منحصربهفرد هستند. اگرچه این آثار، ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﺍﻭﻝ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﺍﺑﺘﺪﺍﻳﻲ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ میرسند، ﺍﻣﺎ ازلحاظ ﺑﺼﺮﻱ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭﻱ ﻣﻨﺴﺠﻢ ﺑﻮﺩﻩ و علاوه بر آن ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻣﻌﺎﻧﻲ ﻭ ﻣﻔﺎﻫﻴﻤﻲ هستند. مقاله به مطالعه آثار سوزندوزی از منظر انسانشناسی هنر با سه رویکرد زیباییشناسی، ﮐﺎﺭﮐﺮﺩ ﺷﻨﺎﺳﻲ ﻭ ﻣﻌﻨﺎﺷﻨﺎﺳﻲ در ﺍﻳﻦ ﻣﻨﻄﻘﺔ ﻏﻨﻲ ﺍﺯ ارزشهای ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ پرداخته است.<br /> بررسی هدفمند هشت روستا در شهرستانهای کاشمر و تربتحیدریه نشان میدهد که این آثار در سه قالب نقوش انسانی، گیاهی، پرندگان و حیوانات قابل تقسیمبندی است. این آثار، تجلی محیطی شاداب و زیبا را در بعد زیباشناختی، احترام به طبیعت و نگاهداشت آن، آرزوی باغهای با طراوت در فضای خشک کویری این خطه و مفاهیم اعتقادی و باورهای مردمی در تجلی حیواناتی مثل بز کوهی و یا تجلی برکت و حاصلخیزی در بعد معناشناسی دارد.<br /> در بعد کارکرد باید به بهرهگیری از این آثار در قالبهای مختلف کاربردی در محیط زندگی ساده ایشان مثل جانماز، بقچه و... اشاره داشت. آنچه شایسته ذکر است روند مسیر خط زندگی و امید خانواده در این خطه است که زن روستایی را به تولید این آثار هرچند پریمیتیو اما معناگرا ترغیب نموده است.https://www.sysislamicartjournal.ir/article_91704_27e814d3e58126e734d77eb3a24b87a7.pdfموسسه مطالعات هنراسلامیمطالعات هنر اسلامی1735-708X143120180923Study of the inscriptions of the fifth Zarih of the shrine of Imam Rezaمطالعه کتیبههای پنجمین ضریح حرم مطهر امام رضا (ع)57829170510.22034/ias.2018.91705FAJournal Article20180622The fifth Zarih of Imam Reza is one of the most prominent examples of the art of perfection, which was created in the Islamic Republic after the burnout of the fourth zarih (Shir-o- Shekar) and replaced the Shir-o- Shekar zarih. The design and construction of this design has been accomplished by great professors and artists such as Mahmoud Farshchian, Mohammad Movahed, Mostafa Khodadadzadeh Isfahani, Khodadad Keshtiaraai. The rectangular cubic zarih is adorned with arts such as calligraphy, Etching, stamping and mosaic of khatam, body and interior. The research method is descriptive-analytical and data collection is based on library information and field photography. The findings show that the text of the Aftab zarih contains the verses of Yasin and Dahr from the Holy Quran, the names of the fourteen innocents, Shihadatin Shiite, the mention, divine attributes, al-Qubb and Asma al-Hosna. The calligraphies used in zarih are Sols, Sols Moqtaran. Taaliq and nastaliq letter. In general, inscriptions, in addition to the aesthetics, have been instrumental in providing religious concepts.ضریح (آفتاب) امام رضا (ع) از نمونههای بارز و فاخر هنر ضریح سازی است که در دوره جمهوری اسلامی پس از فرسودگی ضریح چهارم (شیر و شکر) ساخته و جایگزین ضریح شیر و شکر گردید. طراحی و ساخت این ضریح توسط استادان و هنرمندان بزرگی همچون محمود فرشچیان، محمد موحد، مصطفی خدادادزاده اصفهانی، خداداد کشتی آرایی به انجام رسیده است. ضریحی به شکل مکعب مستطیل که بهوسیله هنرهایی همچون خوشنویسی و کتیبه آرایی، قلمزنی و معرق خاتم، بدنه و داخل ضریح مطهر آراسته شده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و جمعآوری دادهها بر مبنای اطلاعات کتابخانهای و عکاسی میدانی است. یافتهها نشان میدهد متن کتیبههای ضریح آفتاب شامل سورههای یس و هلاتی از <em>قرآن </em>کریم، اسماء چهارده معصوم، شهادتین شیعه، ذکرها، صفات الهی، القاب و اسماءالحسنی میباشد. خطوط مورداستفاده در کتیبههای ضریح مذکور متناسب با جایگاه قرارگیری کتیبه و متن آن با ثلث، ثلث مقترن، معقلی و نستعلیق کتابت شده است. بهطورکلی کتیبهها علاوه بر وجه زیباشناسی، کمک شامخی در ارائه مفاهیمی دینی و مذهبی نموده است.https://www.sysislamicartjournal.ir/article_91705_3d202dfe29f6a0e04fee542f88265acf.pdfموسسه مطالعات هنراسلامیمطالعات هنر اسلامی1735-708X143120180923.........عصر سلجوقی بستر بازتولید نظام و ساختار ساسانی مطالعه موردی: بازخوانی بهره گیری سلاجقه از نظام ساختاری معماری ساسانی811149170610.22034/ias.2018.91706FAJournal Article20180622 تاریخ ایران دوره سلجوقی را می توان عصر احیاء یا بازتولید ایران باستان ـ به خصوص امپراتوری ساسانی ـ دانست. دیوان سالاران و دبیران با فرهنگ ایرانی در این دوره با توجه به علقه ها و خاستگاه ها ـ همچون خواجه نظام الملک، محمد بن عبدالخالق میهنی، منتخب الدین جوینی، ابوطاهر الطرطوسی و دیگران، که از حافظان فرهنگ و تمدن کهن ایران به شمار می رفتند ـ تمام سعی خویش را به کار بستند تا عظمت ایران باستان و افتخارات آن را در ابعاد و زمینه های مختلف احیا کنند و در این راستا مدل ساسانی، یکی از موفق ترین این مدل ها محسوب می شد که ـ بازتولید نظام و ساختار ساسانی در بستر سلجوقی ـ مجالی برای ظهور دوباره پیدا کرد.<br /> پرسش اصلی این پژوهش متکی بر این است که: بهره گیری سلاجقه از نظام ساختاری معماری ساسانی مبتنی بر چه دلایلی بوده است؟<br /> این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از ابزارهای کتابخانه ای ـ اسنادی به انجام رسیده، و نتایج حاصل آن ناظر بر این دست آوردها می باشد که در این مرحله به صورت فرضیه های ذیل مطرح می شود.<br /> الف: به واسطه هماهنگی و همبستگی نظام حکومتی ساسانی با زیرساخت های فرهنگی و آرمان های توسعه ای ایران و قوت و درستی ای که در این شبکه ارتباطی وجود داشته، سلاجقه با درک و شناخت درستی و صحت آن تلاش خود را معطوف به بازنمایش همان نظام نمودند.<br /> ب: سلاجقه بواسطه باوری که به نظام خطی در تاریخ داشته، رویکرد توسعه ای خود را بر تجارب و مطالعات نظری نظام ساسانی قرار داده و با بهره گیری از تحولات دینی، اقتصادی و اجتماعی عهد خود ضمن احیاء ساختار ساسانی به عنوان الگویی کارآمد، پوسته و محتوای اسلامی به آن الگوی اولیه افزوده شد.<br /> یافته های تحقیق نشان می دهد که با روی کارآمدن سلجوقیان در ایران بود که مرزهای ایران به عظمت و گستردگی عصر ساسانی نزدیک شد، علاوه بر آن سلطان سلجوقی، هم چون شاهنشاهی ساسانی، فرمانده کل قوا گردیده، و تاجی هم چون تاج خسرو انوشیروان بر سر او جای گرفت و القابی چون "شاه" و " شاهنشاه" به وی داده شد، و سلطان ترک سلجوقی، صاحب فره ایزدی (شاهی، کیانی) و "ظل اله" خوانده شد؛ در این دوران نظام اداری ایران و ساختار دیوانسالار، وزن و اعتبار خیره کننده ای یافت و از حد ساسانی و البته با گرته برداری هایی از آن فراتر رفت. این گرته برداری ها به عرصه هنر نیز راه یافته، و هنر و معماری از این بازتولید بی نصیب نماند و چنانچه در عرصه های مختلف، شاهد احیای جلوه های هنری عصر ساسانی هستیم.<br /> در مقایسۀ ساختمان هایی از در دوران باستان با ریشه خالص ایرانی مانند کاخ فیروزآباد یا کاخ سروستان، با مسجد جامع اصفهان و مسجد زواره و ... در دوره اسلامی عصر سلجوقی، این نکته را آشکار می سازد که در این ابنیه ما با نظامی ترکیبی مواجهیم، نظامی متشکل از ایوان ها و گنبدهایی بر قاعده مربع، و چهارطاقی ها، که در همه آنها تفاوت بیشتر در منظره و لباس است که اسلام بر ساختمان های ساسانی پوشانده و تلاش کرده است تا مفهومی به آنها بدهد که معماری ایرانی نسبت به قبل متمایزتر گردد. اقدامی که امتداد آن، تبدیل به فرایند شده است، تا آنجا که امروزه، شاهکار مساجد ایرانی را مساجد چهارایوانی می دانند، پدیده ای که ریشه در دوره اشکانی و ساسانی، و بازتولیدش در دوره سلجوقی دارد.https://www.sysislamicartjournal.ir/article_91706_7978edb338aa4a7b9ac33471d13908a9.pdfموسسه مطالعات هنراسلامیمطالعات هنر اسلامی1735-708X143120180923Study ofthe Masonry Kofi script of Timuriperiod and its effects
in the sign of contemporary writings(Emphasizing on mosque of goharshadmashhad)مطالعهی خط کوفیبنّایی دوره تیموری و چگونگی تأثیر آن در نشانه نوشتههای معاصر (با تأکید بر مسجد گوهرشادمشهد)1141339170710.22034/ias.2018.91707FAJournal Article20180622The oldest type of Kofi script is the brick lines that are called theMasonry Kofi script. The Kofi script is the same the script ismoalaghi.The masonry script is a kind of angular kufi script; based on the Designed chess house and drawing geometric shapes like: Square, rectangle, parallel and cross lines. This type of Kufic is seen in ancient buildings and mosques, especially the Timuri period. In the Timuri period, have been used Moaragh tiles, seven colors, as well asMoalaghi script in the decoration of buildings. In ancient buildings, a simple type of masonry is seen abundantly;This is very evident in the decorations of the Goharshad Mosque of Mashhad. This research is based on descriptive-analytic method; And by knowing such important factors as creating Savad and Bayaz , how to read, how to move letters and moreAlso, the base of the work in the masonry Kofi script has found an important basis for designing signs of contemporary writing. قدیمیترین نوع خط کوفی، خطوط آجری است که به آن خطکوفیبنّایی میگویند. خطکوفیبنّایی همان خطمعقلی است. خطبنّایی یا معقلی نوعی خط کوفی زاویهدار به شمار می رود؛ که بر اساس خانههای شطرنجی طراحی شده و از ترسیم اشکال هندسی مانند: مربع، مستطیل، خطوط موازی و متقاطع ایجاد میگردد. این نوع کوفی در بناها و مساجد باستانی به خصوص دوره تیموری دیده میشود. در عصر تیموری از کاشیهای معرق، هفترنگ و همچنین خطمعقلی در تزیین بناها استفاده شده است. در بناهای باستانی، نوع ساده بنّایی فراوان دیده میشود؛ این مهم در تزیینات مسجد گوهرشاد مشهد به خوبی مشهود است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفیتحلیلی صورت گرفته؛ و با شناخت عوامل مهمی همچون ایجاد سواد وبیاض، نحوه خوانش، چگونگی حرکت حروف و همچنین پایهکار موجود در خط کوفیبنّایی، توانسته است؛ پایه ای مهم برای طراحی نشانهنوشتههای معاصر بیابد.https://www.sysislamicartjournal.ir/article_91707_846e9577bd321a35a2c2d98dc7688fc8.pdfموسسه مطالعات هنراسلامیمطالعات هنر اسلامی1735-708X143120180923The history of themes, subjects and visual structure of imaginary paintings (Khialinegari) in Iran`s art of Qajar era (According to written documents)پیشینه مضامین، موضوعات و ساختار بصری خیالینگاریهای دورهی قاجار در هنر ایران (با تکیه بر منابع مکتوب)1341639170810.22034/ias.2018.91708FAعلیرضا خواجه احمد عطاریاستادیار ، دانشکده صنایع دستی، دانشگاه هنر اصفهانمسعود آذربایجانیدانشیار، گروه روانشناسی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه قمحمیدرضا شعیریاستاد تمام، دانشکده علوم انسانی، گروه زبان فرانسه، دانشگاه تربیت مدرس تهراندکتر صادق رشیدیدکتری تخصصی پژوهش هنر، استادیار، تهرانزینب حکمتدانشجوی دکتری پژوهش هنر دانشگاه هنر اصفهانJournal Article20180622Khialinegari is an expression for describing a kind of narrative painting which has religious, heroic, epic, lyrical and popular content. It spread in Qajar era according to folk art and religious art while was impressed by the tradition of conventional painting of that period. Some of the researchers believe that this kind of painting has created According to necessity and the willing of the people, whilst conserving all the religious and traditional values of the art of Iran. These paintings are full of presentive, thematic bases and visual structures. Although many valuable studies have been done during the years about it, there are lots of undetected aspects of Khialinegari. This article is looking for the answer of this question that "have contents, subjects and visual structures suddenly formed in Qajar`s Khabouialinegari or have they history in Iranian painting?" To answer this question and achieve the background of Khialinegari we try to study the features of a period of visual art of Iran, from the Ancient to Qajar era, for finding the common aspects of it in contents, subjects and visual structures with Khialinegari. It is a fundamental and theoretical research. This study has been executed using descriptive and comparative analysis methods. The results of this research has shown that Qahvekhane`e`s painting or Khialinegari is a particular style of painting art. It is one of the pop arts with a history in the Iranian society which has emerged from the Iranian traditions. What is known these days as a Qahvekhane`e painting is Qajar`s version of it that is different in terms of figurative features, contents, material and the slangy subjects belonging to Qajars era, but this kind of painting is very older than Qajar period.خیالینگاری اصطلاحی است برای توصیف نوعی نقاشی روایی رنگو روغن با مضامین مذهبی، حماسی، رزمی، بزمی و عامیانه که در دوره قاجار بر اساس هنر مردمی و دینی و با اثرپذیری از سنت نقاشی مرسوم آن زمان، رواج پیدا کرد. برخی از محققین بر این باورند که این نوع نقاشی، همراه با حفظ تمامی ارزشهای هنر سنتی و مذهبی ایران و به ضرورت نیاز و خواست مردم شکل گرفته است. این نقاشیها سرشار از پیشینه موضوعی، مضمونی و ساختار بصری هستند که طی سالیان متمادی با وجود انجام پژوهشهای ارزشمند همچنان دارای جنبههای کشف نشده بسیاری هستند. پژوهش پیشرو به دنبال این باور، در پی پاسخ به چیستی مضامین، موضوعات و ساختار بصری خیالینگاریهای دوره قاجار و چگونگی شکلگیری آنها (به صورت یکباره در دوره قاجار و یا تدریجی و نشأت گرفته از هنر تصویری دورههای مختلف ایران) و اینکه چه پیشینهای در تصویر نگاری هنر ایران دارند؟ در این راستا پژوهش پیش رو بر آن است تا با دستیابی به شاخصههای مضامین، موضوعات و ساختاربصری خیالینگاریهای دوره قاجار و هنر تصویری ایران، به وجوه اشتراک آنها با خیالینگاریها در مضامین، موضوعات و ساختار بصری از دوره ایران باستان تا دوره قاجار و خیالی نگاریها، به منظور راهیابی و دستیابی به پیشینه خیالینگاریهای دوره قاجار مورد مطالعه قرار دهد. هدف از این پژوهش دستیابی به پیشینه مضامین، موضوعات و ساختار بصری خیالینگاریهای دورهی قاجار جهت انجام مطالعات علمی با رویکردهای مختلف است. روش تحقیق از نظر هدف جزء پژوهشهای بنیادی و نظری و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تطبیقی است و در گردآوری مطالب از شیوهی کتابخانهای استفاده شده است و آثار خیالینگاری با شیوه تجزیه و تحلیل کیفی مورد مطالعه قرار گرفتهاند. براساس این پژوهش میتوان گفت: نقاشی قهوهخانهای یا خیالینگاری، شیوهای خاص از هنر نقاشی و یکی از هـنرهای مـردمی و با سابقه در جامعهی ایرانی است که از دل سنتهای ایرانی سـر بـرآورده و وجوه اشتراک بسیاری در مضامین، موضوعات و ساختاربصری با هنر دورههای مختلف ایران از عیلام تا صفویه داشته و بسیار قدیمیتر از آن چیزی است که امروزه با عنوان نقاشی قهوهخانهای شناخته میشود، و از نظر خصوصیات فیگوراتیو، مضامین و موضوعات عامیانه و مصالح به کار گرفته شده، خاص دورهی قاجار بوده است.https://www.sysislamicartjournal.ir/article_91708_7cf86de6864be6d87d75865e59dd1cdf.pdfموسسه مطالعات هنراسلامیمطالعات هنر اسلامی1735-708X143120180923Evaluation and Recognition of Applied Geometry of the Timurid Period in the Design of Mawlana Zayn al-Din Abu Bakr Taybadi’s Tombارزیابی و شناخت هندسه کاربردی عصر تیموری در طراحی بقعه مولانا زینالدین ابوبکر تایبادی1641879170910.22034/ias.2018.91709FAJournal Article20180622The great Khorasan witnessed remarkable developments in the construction of the Sufi mausoleums during the Timurid period and the tomb of Mawlana Abu Bakr Taybadi is no exception in this regard. The tomb was built in 848 AH on the order of Pir Ahmad Khafi, minister of Shahrokh Timurid, by the greatest architects of the Timurid period (two brothers called Ghiyath al-Din and Qavameddin Shirazi) in Taybad to be used as a mosque and prayer hall. What distinguishes this building in terms of architectural and archaeological studies is the use of applied geometry of the Timurid period in construction of this monument. In the present study, it is attempted to use the library resources as well as field observation and recording through an analytical approach. It can be argued that one of the distinctive features of the Timurid architecture is the use of geometry in architectural designs as much as possible, representation of which can be seen in the plan, the high veranda, and the done house of Mawlana Abu Bakr Taybadi’s tomb. By geometric analysis of this building, it can be stated that the architects have used the derivatives of √3, √5, and √2 in the design of the plan, the dome house, the façade and the veranda of this monument.خراسان بزرگ در عصر تیموری دارای تحولات بسیار چشمگیری در ساخت مقبرهسازی صوفی، میگردد. مقبره مولانا ابوبکر تایبادی از این حیث مستثنا نیست. این مقبره در سال 848ق/ 1444م به دستور پیر احمد خوافی وزیر شاهرخ تیموری جهت مسجد و نمازخانه توسط بزرگترین معماران دوره تیموری (دو برادر به نامهای غیاثالدین و قوامالدین شیرازی) در شهر تایباد بنا شد. آن چیزی که این بنا را از حیث مطالعات معماری و باستانشناسی برجسته میکند، بهرهگیری معمار از هندسه کاربردی عصر تیموری، در ساخت آن میباشد. در این پژوهش با اتخاذ رویکرد تحلیلی، استفاده از منابع کتابخانهای، ثبت و مشاهده میدانی میتوان گفت یکی از ویژگیهای متمایز معماری دوره تیموری بهرهگیری هر چه بیشتر از هندسه در طرحهای معماری است که نمود آن را میتوان در پلان، ایوان رفیع و گنبدخانه بقعه مولانا زینالدین ابوبکر تایبادی مشاهده کرد. با تحلیل هندسی این بنا میتوان اظهار داشت که معمار در طراحی این بنا از مشتقات 3√، 5√و2√ بهره گرفته است.https://www.sysislamicartjournal.ir/article_91709_610ec2ac09a9483fc85a320aa2e30ed3.pdf