زیبایی شناسی تصاویر طنز بیدل و کلیم و انعکاس آن در هنر عصر صفوی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت، ایران.

2 دکتری تخصصی، استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت، ایران.

3 دکتری تخصصی، استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه ازاد اسلامی، جیرفت، ایران.

10.22034/ias.2020.238521.1291

چکیده

در عصر صفوی که یکی از درخشان­ترین دوره ­های هنر ایرانی – اسلامی است، جریان­ های ادبی و هنری، روایت­گری کامل از فرهنگ مردم آن روزگار است که افق­ های دید هنرمند را گسترش می دهد. ارتباط تنگاتنگ میان شعر و نقاشی ایرانی در این عصر و درهم تنیدگی شعر با طنز از ویژگی­ های بارز هنر این دوره است. از میان شاعران طنزپرداز معروف این دوره می ­توان به بیدل و کلیم اشاره کرد که مفاهیم طنزآمیز و انتقادی را با شگردهای هنری خاص خود آورده ­اند. مسئله ­ای که اینجا مطرح است زیبایی­ شناسی طنزهای موجود در آثار ادیبانی چون بیدل و کلیم و بازشناسی این زیبایی در هنر دوره صفوی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیل و با تکیه بر داده ­های منابع کتابخانه ­ای به رشته تحریر در آمده است. یافته­ های پژوهش حاکی از این است که شاعران مذکور در ساختار طنزهای خود با زبان ادبی – هنری و با آگاهی از رموز بلاغت، کلام رندانة خود را در خطاب به اهل تفکر و تأمل سروده ­­اند. از میان نقاشان معروف این عصر نیز می­ توان به کمال ­الدین بهزاد و رضا عباسی اشاره کرد که با نگرشی جدید به خلق نقاشی ­های پرمایه پرداخته ­اند. نقاشان نیز همانند شاعران طنزپرداز، مفاهیم و معانی جامعة پیرامون خود را با بیان زنده و جاندار که حاکی از تشخیص ویژة آنهاست، به­خوبی تصویر کرده­اند. همگامی و هماهنگی میان شعر و نقاشی را می ­توان در محافل اجتماعی آن روزگار بویژه در قهوه ­خانه دانست که با حضور اقشار مختلف مردم به طرح و نقد شعر و پیوند آن با  نقاشی پرداخته­ اند.

اهداف پژوهش:
1. تبیین انگیزة شاعران از طرح مقوله ­های طنزآمیز در خلال آثارشان.
2. بازشناسی انعکاس فرهنگ مردم عصر صفوی در شعر و نقاشی­های آن دوره.

سؤالات پژوهش:
1. بیدل و کلیم از عناصر بلاغی چگونه در طنزهای خود بهره جسته­اند؟
2. آیا نقاشی­ های عصر صفوی توانسته است بازتاب دهندة فرهنگ مردم آن روزگار باشد؟

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Aesthetics of Satirical Images of Bidel and Kalim and its Reflection in the Art of the Safavid Era

نویسندگان [English]

  • Sadra Ghaed Ali 1
  • Hamid Tabasi 2
  • Abol Qasem Radfar 3
1 P. H. D., student of Persian language and literature, Jiroft Branch, Islamic Azad University, Jiroft, Iran.
2 P. H. D., Assistant Professor, Department of Persian Language and Literature, Jiroft Branch, Islamic Azad University, Jiroft, Iran.
3 P. H. D., Professor, Department of Persian Language and Literature, Jiroft Branch, Islamic Azad University, Jiroft, Iran.
چکیده [English]

In the Safavid era, which is one of the most brilliant periods of Iranian-Islamic art, the literary and artistic currents are a complete narration of the culture of the people of that time, which expands the artist's horizons. The close relationship between Iranian poetry and painting in this era and the entanglement of satirical poetry is one of the distinctive features of the art of this period. Among the famous satirical poets of this period, Bidel and Kalim can be mentioned, who brought satirical and critical concepts with their own artistic techniques. The issue that is raised here is the aesthetics of satire in literary works such as Bidel and Kalim and the recognition of this beauty in the art of the Safavid period. The present research is completed via a descriptive and analytical approach, relying on the data of library sources. The findings of the research indicate that the mentioned poets wrote their eloquent words in the structure of their satires with literary-artistic language and by acquiring the secrets of rhetoric, they addressed the people of thought and reflection. Among the famous painters of this era, Kamal- al din Behzad and Reza Abbasi, who created rich paintings with a new attitude can be named. Painters, like satirical poets, have well portrayed the concepts and meanings of the society with a vivid expression that indicates their characteristic recognition. The synchronicity and harmony between poetry and painting can be seen in the social circles of the time, especially in the coffee houses, where different classes of people were present to discuss and critique poetry and its association with painting.

Research aims:
1. Explaining the motivation of poets to design satirical categories in their literary works.
2. Recognizing the reflection of the culture of people of the Safavid era on the poetry and paintings of the period.

Research questions:
1. How did Bidel and Kalim use rhetorical elements in their satires?
2. Have the paintings of the Safavid era been able to reflect the culture of the people of that time?

کلیدواژه‌ها [English]

  • Satire
  • Painting
  • Poetry
  • Safavid Era
  • Culture
آرتور، پلارد. (1381). طنز، ترجمة سعید سعیدپور، تهران: مرکز.
آرین ­پور، یحیی. (1387). از صبا تا نیما، تهران: زوار.
آژند، یعقوب. (1385). تجدد ادبی در دوره مشروطه، تهران: موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی.
آژند، یعقوب. (1379). «شکل گیری شیوة صفوی»، سایة طوبی (مجموعه مقالات اولین همایش دو سالانة بین المللی جهان اسلام)، تهران فرهنگستان هنر، صص 125 - 143.
آیت اللهی، حبیب ا.... (1385). «رضا عباسی نقاش توجیه گر چهره زمان»، از مجموعه مقالات نگارگری مکتب اصفهان، تهران، فرهنگستان هنر، صص. 2 - 21.
اشرفی، م.م. (1384). سیر تحول نقاشی ایرانی، ترجمه زهره فیضی، تهران: فرهنگستان هنر.
بهرامی نژاد، فاطمه؛ کابلی، محمد هادی. (1398). «مهندسی فرهنگی در شکل گیری الگوی معماری اسلامی» ، نشریه علمی –پژوهشی مطالعات هنر اسلامی، ش 36، صص. 27-46.
بهزادی اندوهجردی، حسین. (1378). طنزآوران امروز ایران، تهران: دستان.
بیدل دهلوی، عبدالقادر. (1389). 5 جلد، تصحیح خان­محمد خسته و خلیل الله خلیلی، به کوشش بهمن خلیفه بناروانی، تهران: طلایه.
پاکباز، روئین. (1383). نقاشی ایران از دیرباز تا امروز، چ 3، تهران: زرین و سیمین.
پاکباز، روئین. (1384). دائره ­المعارف هنر، چ 4، تهران: فرهنگ معاصر.
خرمشاهی، بهاءالدین. (1380). حافظ ­نامه، تهران: سروش.
دوستی، محمدحسین؛ فرخزاد، ملک محمد و حیدری نوری، رضا. (1398)، «شادمانی در غزلیات سعدی و انعکاس آن در نگارگری ایرانی»، نشریه علمی –پژوهشی مطالعات هنر اسلامی، ش36، صص. 46- 63.
رادفر، ابوالقاسم. (1373). «هنر طنز و قلمرو آن»، مجله قند پارسی، ش6، صص. 70-91.
رادفر، ابوالقاسم. (1374). «طنز چیست و طنز نویس کیست؟»، مجله قند پارسی، ش7،صص. 139-158.
رازی، شمس قیس. (1360). المعجم فی معاییر الاشعار العجم، تصحیح محمدتقی مدرس رضوی، تهران: زوار.
رستگار فسایی، منصور. (1389). انواع نثر فارسی، تهران: سمت.
سرخه، مریم، حسین­ زاده و قشلاقی، سارا. (1396). «عوامل فرهنگی موثر بر دگرگونی نقش مایه های  انسانی در پارچه های دوره های صفوی و اول قاجار»، نشریه علمی-پژوهشی مطالعات هنر اسلامی، ش28، صص. 21- 41.
شاد قزوینی، پریسا. (1390). «تغییر شیوه نگارگری در دورة شاه عباس اول»، مجموعه مقالات نگارگری در مکتب اصفهان، صص. 146 – 164.
شفیعی کدکنی، محمدرضا. (1368). موسیقی شعر، تهران: آگاه.
شفیعی کدکنی، محمدرضا. (1384). صور خیال در شعر فارسی، تهران: آگاه.
شفیعی کدکنی، محمدرضا. (1385). شاعر آینه ­ها، تهران: آگاه.
علوی مقدم، محمد و اشرف زاده، رضا. (1376). تهران: سمت.
عرب خزائلی، علی؛ روحانی، مسعود و غنی ­پور، احمد. (1398).  «نمادها و نقش مایه های کهن الگویی اسطوره های مذهبی در اشعار سیاوش کسرایی و سیمین بهبهانی»، نشریه علمی –پژوهشی مطالعات هنر اسلامی، ش36، صص. 101-128.
فشارکی، محمد. (1389). نقد بدیع، تهران: سمت.
کریمی­ نیا، مرتضی؛ جمالی، شهروز و مرادی، سیاوش. (1398). «عناصر طبیعی و بصری در غزلیات بیدل دهلوی»، نشریه علمی- پژوهشی مطالعات هنر اسلامی، ش36، صص. 296- 279.
کریچلی، سیمون. (1384). در باب طنز، ترجمة سهیل سمی، تهران: ققنوس.
کلیم کاشانی، ابوطالب. (1375). تصحیح محمد قهرمان، مشهد: آستان قدس رضوی.
معمارزاده، محمد. (1385). «سبک هندی و مکتب اصفهان»، فصلنامه مطالعات هنرهای تجسمی، ش1، صص. 57 – 76.
معین الدینی، محمد و عصار کاشانی، الهام. (1392). «سیر تحول زیبایی­شناسی طبیعت در تک نگاره های مکتب اصفهان»، جلوه هنر، شماره 9، صص. 90-77.
موسوی گرمارودی، سیدعلی. (1380). درآمدی بر طنز و هزل و هجو در تاریخ معاصر، تهران: موسسه مطالعات تاریخ ایران.
نیکویی، مژگان؛ قوجه زاده، علیرضا؛ خدادادی مهابادی، معصومه و کاکاوندقلعه نوعی، فاطمه. (1398). «تطبیق مفهومی نماد ماهی در اساطیر، قران و مثنوی و معنوی و کاربرد آن در اثار هنری»، نشریه علمی- پژوهشی مطالعات هنر اسلامی ، ش36، صص. 259-268.
وحیدیان کامیار، محمدتقی. (1394). بدیع از دیدگاه زیبایی­ شناسی، تهران: سمت.